به گزارش شاخص بازار به نقل از ایسنا، حضور کووید 19 در جهان سه ساله شده و قدم به چهار سالگی گذاشته است؛ یک قرن بعد از پاندمی آنفلوآنزای اسپانیایی که در بحبوحه جنگ جهانی اول رخ داد، ویروس نوپدید دیگری از چین پا به عرصه وجود گذاشت و تمام پیشرفتهای علمی و ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ... بشر را تهدید کرد و به سُخره گرفت؛ در کمین انسان ماند، در جانها رخنه کرد و ارمغان تاریک مرگ و سیاهی را برای جهان به همراه آورد؛ شهرهای بزرگ و صنعتی جهان را به تعطیلی کشاند و اقتصاد کشورها را با چالش مواجه کرد، همه در خانهها پنهان شدند تا دست مرگ نتواند لمسشان کند، اما چه بسیار انسانهایی که با علامت مثبت کرونا رنج بردند، نفسهایشان تنگ شد و از زمین پر کشیدند، چه آرزوها و امیدهایی که زیر خاک رفت و چه خانوادههایی دلخون شدند از حجم از دست دادنها...
سینه پهلوی عجیب، گزارش چشم پزشک چینی و ماجرای کرونا
ماجرا از گزارش یک چشم پزشک چینی در دسامبر سال 2019 شروع شد؛ یک جور سینه پهلوی عجیب بروز کرد و منشاء آن هم بازاری در ووهان چین معرفی شد؛ گونه ای جدید از ویروس کرونا؛ چیزی از آن نمی دانستند؛ سازمان جهانی بهداشت به موضوع ورود کرد؛ موارد ابتلا بالا و بالاتر میرفت، زمزمه یک همهگیری جهانی به گوش میرسید؛ شهر ووهان بسته شد و با کسانی که مقررات را رعایت نمیکردند، برخورد میشد.
عالمگیری کرونا
به گفته متخصصان و اپیدمیولوژیستها شاید بعد از حدود 100 سال از آنفلوآنزای اسپانیایی، کووید 19 اولین تجربه بشر از پاندمی، آن هم با این شدت و گستردگی بود که اتفاق افتاد؛ چراکه 100 سال قبل که پاندمی آنفلوآنزای اسپانیایی رخ داد، اولا دانش و تجربه بشر به حدی نبود که بتواند تجربه موفقی را برای آیندگان به جای بگذارد و دوما ماهیت پاندمی که در سال 1918 در زمان جنگ جهانی اول رخ داد، با کرونا شرایط مشابهی نداشت.
به هر حال کووید 19 نوپدید بود؛ دانشمندان بعد از بررسیهای متعدد متوجه شدند که ویروسی از خانواده کرونا عامل کووید 19 است که شبیه آن به صورت خفیفتر و با ابعاد بسیار کوچکتر در دو ویروس سارس و مرس دیده شده بود. منشاء مرس در منطقه خاورمیانه و مخزن آن شتر بود. سارس هم که در آسیای جنوب شرقی و چین و ... آغاز شده بود. البته این دو ویروس سرعت انتقال و مرگومیر بسیار کمتری نسبت به کووید 19 داشتند، اما با بروز کووید 19 عملا جامعه بشری غافلگیر شد.
هرچند که از ابتدای شیوع کرونا تاکنون اما و اگرهای زیادی درباره منشاء واقعی کرونا مطرح شد؛ اینکه این ویروس از طبیعت به دنیای انسانها آمده یا ساخته دست بشر در آزمایشگاههاست؟؛ موضوعی که هنوز هم به آن پاسخی دقیق داده نشده و در عین حال پاسخ آن هم چندان تفاوتی در شرایطی که در سه سال گذشته با این کرونا ویروس پشت سر گذاشتیم، ایجاد نمیکند.
جهان مطیع کرونا
در نهایت چند هفته بعد از شیوع و همهمه جهانی درباره کووید 19 بود که سازمان جهانی بهداشت بروز یک پاندمی را اعلام کرد و کرونا عالمگیر شد. به دنبال آن یکسری مقررات و قوانین بینالمللی ایجاد شد؛ از اعمال محدودیتهایی در ورود به کشورها تا تاثیر جدی بر تعاملات بینالمللی و کرونا همه جهان را مطیع خود کرد.
بنابراین دنیا گوش به زنگ شد و ایران هم؛ به تدریج بحث آمدن و نیامدن ویروسِ تازهوارد، سرخط مهمترین خبرها شد و اقداماتی مانند رصد کلیه مرزهای ورودی به کشور از سوی ماموران بهداشتی و همچنین انجام تبسنجی و غربالگری آغاز شد.
شناسایی رسمی پاندمی در ایران
در کشور ما برای اولین بار در تاریخ 30 بهمن ماه 1398، کرونا ویروس تاجدار با شناسایی دو مورد ابتلا در قم تایید و رسما از سوی وزارت بهداشت اعلام شد. از آن زمان تاکنون بر اساس اعلام وزارت بهداشتیها 7 میلیون و 566 هزار و 436 نفر را در کشور مبتلا کرده و 144 هزار و 797 نفر را نیز به ورطه مرگ کشانده است. کرونای هزار چهره در کشورمان تاکنون هشت موج را رقم زده است و هر بار با چهره و جهشی جدید؛ ووهان، آلفا، بتا، دلتا، گاما و اُمیکرون که هر کدام یک یا چند پیک را رقم زدند.
موج اول با ووهان
موج اول را در هجمه اول ویروس به کشورمان از بهمن ماه 1398 شاهد بودیم، موجی که از قم شروع شد و به تدریج در مناطق مختلفی از کشور از جمله تهران و جنوب استان گیلان گسترش پیدا کرد و به دنبال آن به سرعت گسترش موارد در سراسر کشور شکل گرفت که موج اول کرونا با ویروس ووهان را شکل داد؛ زمانی که نه واکسنی بود و نه داروی اختصاصی و هیچکس نمیدانست که چگونه میتواند جلوی پیشرفت بیماری در بیماران را بگیرد؛ بسیاری از بیمارستانها از بیماران کوویدی انباشته شد و تعداد مرگومیرها بالا رفت. در آن زمان به تدریج متوجه شدیم که با استفاده از ماسک و رعایت چند راهکار بهداشتی ساده می توانیم در برابر ویروس چینی بایستیم. پیکی که بالاخره با هشدار، آموزش و رعایت پروتکلهای بهداشتی کاهشی شد و این روند کاهشی تا اواخر اردیبهشت ماه 1399 ادامه داشت. با آرام شدن اوضاع و فرا رسیدن فصل گرما اما، همه گمان کردند که کرونا رخت بسته است؛ محدودیتها برداشته شد، خیابانها شلوغ شد و سفرها هم به راه. غافل از اینکه کرونا از همین عادی انگاریها استفاده و دوباره در جانها رخنه کرد.
موج دوم، ابتلاهای خانوادگی و کمبود ماسک
پیک دوم بیماری بعد از عید نوروز و در اواسط خرداد 1399 در کشورمان آغاز شد، تختهای بیمارستانی به تدریج پر شدند، آمارها افزایش یافت و عمدتا شاهد افزایش ابتلاهای خانوادگی بودیم. چراکه رفت و آمدها و دید و بازدیدها شروع شده بود و کرونا مجال یافت تا کل یک خانواده را از بزرگ و کوچک گرفتار کند. در همین پیک بود که حرف از اجباری شدن استفاده از ماسک و رعایت فاصلهگذاری اجتماعی به میان آمد و در این بین حواشی کمبود ماسک و سایر تجهیزات حفاظتی نیز عیان شد؛ حواشی که گفته میشد، ناشی از افزایش مصرف، احتکار و همچنین تحریم است.
تقریبا از همین زمان هم بود که بحث تشدید مراعات بهداشتی و اعمال برخی محدودیتها نظیر محدودیتهای سفر، محدودیتهای رفت و آمد شبانگاهی و ... نیز مطرح شد و برای متخلفان نیز جرائمی در نظر گرفته و مقرر شد که بابت درمان و مقابله با بیماری، به حساب وزارت بهداشت واریز شود؛ البته بعدها از سوی مسوولان وقت وزارت بهداشت اعلام شد که یا این جرائم اعمال نشده و یا مبالغ واریزی به حساب این وزارتخانه بسیار ناچیز بوده است.
پاییز 1399 و سومین موج کرونا همراه با پیک «بتا»
با آمدن پاییز نگرانیها از شیوع سومین پیک کرونا و در عین حال افزایش موارد آنفلوآنزا افزایش یافت و در نهایت هم نگرانیها به واقعیتی تلخ بدل شد و پاییز کرونازده از راه رسید و هوا به تدریج رو به سرد شدن گذاشته، پیک سوم کرونا با شدت بیماریزایی بیشتر آغاز شده و البته ترس از شیوع آنفلوآنزا و کاهش رعایت پروتکلها هم بر نگرانیها میافزود. کرونا در پیک سوم خود نیز در کشورمان همانند دنیا، تاخت و جان گرفت. به طوری که مرگهای 400 تایی در روز را تجربه کردیم، خانوادههای زیادی داغدار شدند و آرزوهای زیادی در زیر خاک مدفون شد.
در همین موج بود که در ویروس جهشهایی اتفاق افتاد؛ اواخر زمستان 1399 شاهد رخداد واریانت بتا در کشور بودیم که اولین موارد آن در شهرستان شادگان استان خوزستان شناسایی شد. در این زمان تیمهای واکنش سریعی برای مقابله با کرونا شکل گرفته بود که به سرعت به شادگان اعزام شده و توانستند غائله بتا را بخوابانند.
چهارمین موج با کرونای انگلیسی
در هر حال طی پاییز و زمستان 1399 با تلاش کادر بهداشت و درمان کشور و البته رعایت پروتکلها از سوی مردم تب بیماری به تدریج فرو نشست و سعید نمکی- وزیر بهداشت وقت در 16 دی ماه 1399 از دو رقمی شدن مرگهای کرونایی در کشور خبر داد، اما این پایان ماجرا نبود؛ چراکه درست در همین روز وزیر بهداشت وقت، ورود گونه آلفا، موسوم به کرونای انگلیسی را هم به کشور تایید کرد و نسبت به خطرات آن هشدار داد. ویروسی با قدرت سرایت و انتشار چند برابری نسبت به کرونای ووهان. بنابراین کرونا طغیان چهارمش را در کشور کلید زد. موج چهارم کرونا از ابتدای شروعش طوفانی عمل کرد؛ به طوری که تنها طی چند روز تمام مراکز استانها را قرمز و بیمارستانها را از بیماران بدحال کرونایی مملو کرد.
حواشی تامین واکسن کرونا
مدیریت کرونا با دستهای بسته!
در زمستان 1399 هم بود که بالاخره بعد از حواشی بسیار اولین محمولههای واکسن کرونا وارد کشور شد؛ هرچند که به گفته مسئولان وقت وزارت بهداشت از بهمن ماه 1399 برای خرید و تامین 280 میلیون دز واکسن در یک پروسه یک ساله در کشور برنامهریزی شد و قرار بود واکسن از سه مسیر خرید از کووکس به عنوان ساختار زیر نظر سازمان جهانی بهداشت، تولید مشترک ایران با کشورهای واکسنساز و در نهایت تولید داخلی، تامین شود، اما همه این موارد با تاخیرهایی مواجه شد که البته وزارت بهداشتیها بخشی از این تاخیر را ناشی از تحریمها علیه ایران میدانستند و حتی وزیر بهداشت وقت، از مدیریت کرونا در آن دوران تحت عنوان «شنا در اقیانوس پر بلا با دستهای بسته» یاد میکرد.
جَنگ واکسن
در نهایت بعد از فراز و و فرودهای فراون، واکسیناسیون سراسری علیه کووید 19 در 21 بهمن ماه 1399 آغاز شد و پارسا نمکی - فرزند وزیر بهداشت وقت نیز اولین نفر تزریق کننده واکسن کووید-19 اسپوتنیک بود. بر این اساس واکسیناسیون سراسری علیه کووید 19 با اولویت کادر بهداشت و درمان و بعد از آن افراد در معرض خطر مانند افراد مسن، بیماران خاص و... آغاز شد و به تدریج پیش رفت. با این حال در ادامه راه تامین واکسن کند بود و تزریق آن به صورت قطرهچکانی انجام میشد. در میان ورود محمولههای گاه به گاه و کوچک واکسن به کشور و البته اولویتبندی صورت گرفته برای تزریق، موضوع مسافران واکسن به برخی کشورها از جمله کشورهای همسایه با حواشی در آن مقطع زمانی همراه شد.
در شرایطی که وعدههای خارجیها برای تامین واکسن مورد نیاز کشورمان بیهیچ مسئولیتی محقق نشد و تاخیر در واردات انتقاداتی را به دنبال داشت، وزارت بهداشت سرعت تولید داخلی واکسن را بالا برد؛ به این ترتیب در دهم خردادماه 1400 وزیر وقت بهداشت از ارایه مجوز مصرف اضطراری به واکسن کووایران برکت خبر داد و چندی بعد نیز واکسن "پاستوکووک" (تولید مشترک ایران و کوبا) مجوز مصرف اضطراری دریافت کرد و به تدریج واکسنهای داخلی وارد سبد واکسیناسیون علیه کرونا شده و با افزایش تولید آنها، واکسیناسیون علیه پاندمی قرن در کشورمان، روی ریل افتاد. به طوری که تا کنون 65 میلیون و 198 هزار و 803 نفر دُز اول، 58 میلیون و 592 هزار و 598 نفر دُز دوم و 31 میلیون و 628 هزار و 487 نفر نیز دُز سوم و بالاتر واکسن کرونا را تزریق کردهاند و مجموع واکسن های تزریق شده در کشور به 155 میلیون و 419 هزار و 888 دُز رسیده است.
و اما کشتارگاه «دلتا»
بعد از اینکه بحران واریانت بتا در نطفه خفه شد، هجوم کرونای هندی یا دلتا به کشور را شاهد بودیم؛ دلتا در بهار 1400 و در ایران از جنوب کشور بود. اولین موردی که مشاهده شد، فرد غیر ایرانی در میناب بود که بعدا فوت کرد، اما در تعاملات و ملاقاتهایی که داشت، بیماری را منتقل کرده بود. همان زمان بلافاصله تیم واکنش سریع وزارت بهداشت به منطقه اعزام شد، اما نتوانست توفیقی را که در کنترل واریانت بتا کسب کرده بود، تکرار کند؛ چراکه خاستگاه دلتا از هند و مرزهای شرقی کشور بود و عملا از جنوب شرقی کشور گسترش بیماری شکل گرفت.
دلتا به سرعت پیش رفت؛ جهشی وحشی که در کشورمان جانهای بسیار زیادی را گرفت و سونامی مرگ را در تابستان سیاه 1400 رقم زد. کرونای هندی پیک پنجم را در کشورمان رقم زد و استانهای جنوبی و جنوب شرق کشور اعم از سیستان و بلوچستان، کرمان، بوشهر و... را درنوردید و بعد هم شهر به شهر پیش رفت تا حکمرانیاش را در کل کشور تثبیت کرد و به ویروس غالب در کشور بدل شد. موجی که هم از نظر قدرت سرایت و هم از لحاظ شدت بیماری بسیار سریع و شدید بود و در اوج ناباوری مرگهای کرونایی را در کشور به مرگ روزانه 709 نفر هم رساند.
آنچه در پیک پنجم کرونا در کشور مشاهده کردیم، تصاویر هولناکی بود که در هیچ یک از پیکهای قبلی دیده نشده بود؛ تعداد ابتلای بسیار بالا، بستریهای بیش از ظرفیت بیمارستانها، سرگردانی مردم برای یافتن تخت خالی و کمبود برخی اقلام و داروهای مربوط به کرونا و البته مرگهای 700 نفری بود و قبرستانها مملو از جانباختگان مبتلا به کرونا شد تا جایی که حتی در برخی شهرها جایی برای دفن کروناییها پیدا نمیشد و مجبور به ایجاد قبرستانهای جدید شدند.
در اواخر تابستان 1400 بود که با روی کار آمدن دولت سیزدهم و تشدید روند مذاکرات با طرفهای خارجی برای واردات واکسن در کنار تولید داخل، سرعت واکسیناسیون در کشور سرعت گرفت و محمولههای چند تنی واکسنها بویژه «سینوفارم» یکی پس از دیگری وارد کشور شد و واکسیناسیون ایرانیان در مراکز تجمیعی به صورت شبانهروزی برقرار و به تدریج از صفهای طویل واکسن کاسته شد.
در عین حال همزمان با پیشرفت دلتا، واریانتی به نام گاما نیز در کشور دیده شد؛ واریانتی که خاستگاهش در آمریکای جنوبی بود و مواردی از آن در منطقه تجاری عسلویه گزارش شد. با اعلام شناسایی این گونه، تیم واکنش سریعا به منطقه اعزام و خوشبختانه با اقداماتی که انجام شد، گاما در همان محدوده باقی ماند و به سرعت کنترل شد.
موج ششم با «اُمیکرون» و درگیری بیشتر کودکان
با فروکش کردن التهاب دلتا و البته گسترش واکسیناسیون، برای مدتی اوضاع کرونا در کشور آرام شد و با افزایش تزریق واکسن نیز همه در سر رویای پایان پاندمی را بافتند، اما نمیدانستند کرونا باز هم چیزی در چنته دارد و همه را با آرامش قبل از طوفان فریب میدهد. اواخر آذر ماه 1400 بود که سویه جدید کرونا با نام اُمیکرون که در برخی کشورها تاخت و تازش را آغاز کرده بود، در ایران هم شناسایی شد؛ سویهای که تصور میشد آرام و خفیف باشد و همین تصور موجب شد تا عدهای رعایت پروتکلهای ضدکرونا و حتی استفاده از ماسک را کنار بگذارند.
البته اُمیکرون شدت بیماریزایی کمتری داشت، اما گسترش و سرعت بیماریزایی آن بیشتر بود و در نتیجه در جهان غالب شد. ویروسی که هرچند شدت بیماریزایی کمتری داشت، اما همه را از قدرت سرایتپذیری بالایش غافل کرد و در بهمن ماه 1400 موج ششم کرونا را در کشور رقم زد و بیماریزایی وسیع خود را که عمدتا هم کودکان را درگیر میکرد، شروع کرد.
موج هفتم؛ ادامه دردسرهای اُمیکرون
تاکنون اُمیکرون آخرین سویه نگران کننده کرونا از نظر سازمان جهانی بهداشت بوده است که ابتدا B.1.1.529 نامیده میشد و حالا دیگر به مهمترین و شایعترین سویه ویروس کرونا در بسیاری از کشورهای جهان تبدیل شده است. واریانت اُمیکرون، نهتنها خودش را غالب کرد، بلکه با جهشهای فراوانی که داشت، زیرسویههایی را ایجاد کرد؛ BA2، BA4 و BA5 زیرسویههایی بودند که در کشورمان موج هفتم را در تیر و مرداد ماه 1401 رقم زدند و BA5 نیز به عنوان ویروس غالب شناخته شد.
موج هشتم؛ آرام و زودگذر
در نهایت در اواخر شهریور ماه 1401، اعلام شد که از موج هفتم کرونا گذر کردهایم، دوباره اوضاع کرونا در ایران آرام گرفت، تعداد بیماران بستری و مرگها به صورت چشمگیری کاهش یافت. به طوری که بستریها دو رقمی و فوتیها تک رقمی شدند. حتی در برخی روزها فوتی صفر کرونا را تجربه کردیم که البته هنوز هم در برخی روزها شاهد آن هستیم. این شرایط تا دی ماه 1401 ادامه داشت تا اینکه اُمیکرون دوباره جهشهایش را آغاز و خیزهایی را در جهان ایجاد کرد.
از دی ماه 1401 بود که روزهای فوتی صفر کرونا کاهش یافت، تعداد مبتلایان روزانه سه رقمی شد و شهرهای نسبتا پرخطر کرونایی، افزایش یافت؛ نشانههایی که زنگ هشدار موج هشتم کرونا را در کشور، آن هم با سویههای اُمیکرون یعنی BQ1، XBB و BA.2.75 به صدا درآورد و در نهایت در هشتم دی ماه 1401 با شناسایی دو نمونه مربوط به زیرسویه BQ1 و یک مورد مربوط به زیرسویه XBB در کشورمان، موج هشتم شروع شد. البته از سوی کمیته علمی کرونا اعلام شد که به نظر میرسد زیرسویههای جدید نسبت به زیرسویههای قبلی از نظر بیماریزایی و مرگ و میر تفاوتی با زیرسویههای قبلی ندارند، هرچند که ممکن است از نظر سرایتپذیری سرعت بیشتری داشته باشند.
در هر حال خوشبختانه موج هشتم کرونا در ایران چندان قوی نبود و تلفات چندانی نداشت. در عین حال طول عمر آن نیز طولانی نبود. به طوری که از اواسط بهمن ماه 1401 موج هشتم کرونا نیز رو به افول گذاشت و وزارت بهداشتیها پایان این موج را اعلام کردند.
حماسه مدافعان سلامت
در طول سه سال گذشته و پشت سر گذاشتن هشت موج این بیماری در کشور، بویژه در یکی دو سال ابتدایی همهگیری که همه از ترس جانشان از یکدیگر گریزان بودند و هشتگ در خانه بمانیم، ترند فضای مجازی شده بود و البته اقلام محافظتی نظیر ماسک و گان و ... نیز با کمبود روبرو بود، بیمارستانها و مراکز بهداشتی درمانی کشور مملو بود از خلق صحنههای ایثار و حماسه؛ کادر درمان و پرسنل بهداشتی و درمانی کشور در طول بحران کرونا از جان مایه گذاشتند و بدون تردید اگر حمایتها و فداکاریهای آنها نبود، مدیریت امواج بیماری آن هم در شرایط تحریمهای ظالمانه علیه کشورمان، شدنی نبود و قطعا شمار قربانیان کرونا بسیار فراتر از آمار کنونی بود. در هر حال پزشکان، پرستاران و کادر بهداشتی درمانی در طوفان کرونا، جان بر کف به میدان آمدند و در این مسیر متاسفانه چند صد تن هم شهید و جانباز شدند و البته به اذعان مسوولان سازمان نظام پزشکی و سازمان نظام پرستاری، برخی از شهدای مدافع سلامت هنوز تعیین تکلیف نشدند که شایسته کمیته مربوطه در این زمینه با سرعت بیشتری عمل کند.
آرامش...
حالا دوباره به روزهای آرام کرونایی بازگشتهایم. برخی گمانهزنیها این امیدواری را میدهند که شاید از تابستان آینده دیگر مسئلهای با کرونا نداشته باشیم، اما باید بدانیم که نمیتوان درباره ویروس هزار رنگ و هزار چهره کرونا پیشبینی دقیقی انجام داد و نمیدانیم که آیا با جهشی خطرناک یا موج دیگری از این بیماری مواجه خواهیم شد یا حکایت کرونا به نقطه پایان خود رسیده است، بنابراین باید بههوش باشیم و حداقل در مکانهای شلوغ و خطرناک ماسک بزنیم. در عین حال حواسمان باشد که تعطیلات نوروزی را هم با احتیاط بگذرانیم تا بعد از آن قرار نباشد با کرونا دست و پنجه نرم کنیم.