پایگاه خبری شاخص بازار، بررسی دادههای مرکز آمار نشان میدهد در سال 1401، سهم آموزش از کل هزینههای خانوار در سه دهک هزینهای پایین، کمتر از 1 درصد بوده و این پایین بودن سهم، برخی دهک ها با خطر گرفتار شدن در تله فقر روبهرو میکند؛ به خصوص اینکه انتخابهای محدود، باعث میشود تا تصمیماتی که منجر به افزایش درآمد فرد و خروج آن از طبقه فقیر میشود، اتخاذ نشده، و یک خانواده برای چند نسل در تله فقر گرفتار شود.
امیررضا محمدی: فقر یکی از مهمترین معضلات اقتصادی در دنیای امروز است. اگرچه نرخ فقر نسبت به نیم قرن گذشته در دنیا کاهش قابل ملاحضهای را تجربه کرده است، با این حال هنوز هم در بسیاری از کشورها، فقر یکی از مهمترین مشکلات موجود در جامعه بوده و به دلیل عواقب اجتماعی گسترده، تغییرات نرخ فقر یکی از معیارهای مهم سنجش عملکرد دولتها به شمار می رود؛ بنابراین دولتها، در تمام دنیا سعی دارند تا برنامهای برای کاهش فقر ارائه دهند؛ هرچند که این برنامه، تنها در کوتاه مدت موثر باشد و در بلندمدت به تعداد فقرا بیفزاید
اما مسأله دیگری در مورد فقر وجود دارد که اهمیت آن کمتر از خود فقر نیست. جابجایی افراد بین طبقههای مختلف اجتماعی و اقتصادی، مسأله بسیار مهمی است که میتواند نقش بسیار مهمی در نرخ فقر ایفا کند. همچنین قابلیت تغییر طبقه اجتماعی و اقتصادی افراد میتواند یکی از مهمترین محرکهای اصلی برای رشد اقتصادی باشد.
در دام فقر
مدیران خودور ام وی ام(صفحه خبر-میان مطلب)
تله فقر را میتوان در سطح فرد، کشور، و حتی بین الملل مورد بررسی قرار داد. به طور کلی، زمانی که شما به هر دلیلی در گروه افراد فقیر یک جامعه قرار گرفتهاید و نمیتوانید به آسانی از آن خارج شوید، در تله فقر گرفتار شدهاید؛ اما عدم توانایی شما برای خروج از تله فقر دلایل متفاوتی دارد.
یکی از این دلایل، انتخابهای محدود میباشد. افرادی در گروههای فقیر جامعه قرار دارند، انتخابهای متفاوتی نسبت به گروههای ثروتمندتر در دسترس دارند. در بسیاری از جوامع در حال توسعه، حتی انتخاب شغل افراد نیز به طبقه اجتماعی آنان وابسته است. انتخابهای محدود، باعث میشود تا تصمیماتی که منجر به افزایش درآمد فرد و خروج آن از طبقه فقیر میشود، اتخاذ نشده، و یک خانواده برای چند نسل در تله فقر گرفتار شود. در ادامه، به تعدادی از انتخابهای مهم زندگی میپردازیم که افرادی که در تله فقر گرفتار شدهاند از آن محروم هستند.
عدم دسترسی به آموزش
یکی از مهمترین این انتخابها، بحث آموزش میباشد. بیش از یک قرن است که اقتصاددانان اثبات کردهاند که افزایش سطح آموزش، به افزایش درآمد افراد منجر میشود. در واقع فرد میتواند با رفتن به دانشگاه و سرمایهگذاری در یادگیری فردی، وارد شغلی در رده متخصصین شود. بدین ترتیب درآمد وی به سطحی میرسد که از طبقه فقیر خارج شده، و حداقل وارد طبقه متوسط جامعه میشود.
اما دلایل بسیاری در طبقات فقیر جامعه وجود دارند که مانع آموزش فرد میشوند. بیشتر درآمد طبقات فقیر، خرج تأمین مسکن و مواد غذایی میشود. مواد غذایی که حتی کیفیت پایینتری از نظر کالری نسبت به مواد غذایی مصرفی توسط ثروتمندان دارد. این مسأله باعث میشود تا خانواده دیگر درآمدی نداشته باشد تا خرج آموزش فرزندان خود کند. بدین ترتیب، آن فرزند دیگر قادر نخواهد بود تا درآمد خود را نسبت به گروه شغلی خانواده خود افزایش داده، و طبقه اجتماعی خود را عوض کند.
همچنین بسیاری از فرزندان این گروه، معمولا راه شغلی خانواده خود را ادامه میدهند. گروه شغلیای که تاکنون هم نتوانسته درآمد مورد نیاز برای یک خانواده را تأمین کند. بنابراین در صورت عدم آموزش، آن خانواده ممکن است سالها و حتی نسلها در تله فقر گرفتار شوند.
از سوی دیگر، بسیای از این افراد حتی در صورت وجود منابع مالی، فرصتی برای یادگیری ندارند. بسیاری از فرزندان در خانوادههای فقیر ممکن است از سنین کودکی به کار در کنار خانواده مشغول باشند. این مسأله هم باعث میشود تا این گروه از فرصت آموزش محروم باشند. در این میان مطالعات مختلفی ادعاهای فوق را تأیید میکند و کتابهای مختلفی نیز در این زمینه وجود دارد. به عنوان مثال، یک پژوهش در دانشگاه John Hopkins نشان میدهد از بین 800 دانشآموز مورد مطالعه، تنها 4 درصد از فرزندانی که در خانواده فقیر قرار دارند وارد دانشگاه شدهاند. در نقطه مقابل، 45 درصد از فرزندانی که در گروه درآمدی بالا قرار دارند موفق به ورود به دانشگاه شدند.
بهداشت و بیمه
همانطور که پیشتر گفته شد، افراد گروه طبقه فقیر جامعه به دلایل مختلفی من جمله دلایل مالی، انتخابهای محدودتری دارند؛ چرا که بیشتر وقت و هزینه آنان صرف تأمین سرپناه و مواد غذایی میشد. از نظر کیفیت مواد غذایی، بسیاری از فقرا نمیتوانند به میزان لازم به مواد غذایی مفید برای بدنشان دسترسی داشته باشند. از سوی دیگر، کیفیت تأمین مواد غذایی برای آنان پایینتر است. به عنوان مثال، برای تأمین پروتئین بسیاری از افراد این گروه به جای استفاده از منابع مختلف مانند گوشت و مرغ، تنها به مصرف تخم مرغ اکتفا میکنند.
از سوی دیگر، این گروه بودجه محدودتری برای خرج کردن در موارد بهداشتی دارند. بنابراین امکان ابتلای آنها به بیماری نیز میتواند بیشتر از گروههای ثروتمندتر باشد. از سوی دیگر، وقوع بیماری برای بسیاری از این خانوارها میتواند به شدت خطرناک باشد و وجه اقتصادی زندگی آنان را تحت تأثیر قرار دهد.
به عنوان مثال، وقوع یک بیماری برای افراد طبقه متوسط و بالاتر شاید چندان مسأله مهمی نباشد. در معمولترین حالت، شاید بتوانید مدتی مرخصی بگیرید. در حالت بدبینانه، به دلایل پزشکی برای مدتی از کار دور خواهید بود و در بدبینانهترین حالت، به طور کامل شغل خود را از دست میدهید و یا اگر شغلی آزاد دارید، میزانی ضرر را متحمل خواهید شد؛ اما مسأله برای افرادی که در طبقه فقیر قرار دارند به همین راحتی نیست. دو حالت آخر، میتواند به طور کامل زندگی این افراد را تحت تأثیر قرار دهد. حتی در صورتی که فرد در خط بین طبقه فقیر و متوسط قرار داشته باشد، میتواند با یک بیماری وارد طبقات پایینتری از فقر شود.
بسیاری از این افراد به شدت به درآمدهای ماهیانه خود وابسته هستند. بنابراین قطع شدن این درآمد، میتواند تأثیر قابل توجهی در زندگی آنان داشته باشد. در واقع افرادی که در این گروه قرار دارند، ممکن است چیزهای بیشتری نسبت به طبقات بالاتر جامعه از دست بدهند. در صورتی که افراد طبقه فقیر از بیمه برخوردار نباشند، ممکن است هزینههای بسیاری را نیز برای درمان یک بیماری متحمل شوند. هزینههایی که ممکن است پس انداز این افراد بوده باشد.
بدین ترتیب وقوع بیماری میتواند به ماندن افراد در گروههای فقیر جامعه دامن بزند.
وقوع حوادث مختلف مانند تصادف، دزدی و ... نیز در صورت نداشتن بیمه میتواند تأثیر قابل توجهی در زندگی طبقات فقیر جامعه داشته باشد.
آیا ایران در خطر تله فقر قرار دارد؟
همانطور که پیشتر گفته شد، همانقدر که نرخ فقر مهم است، قابلیت جا به جایی بین طبقات مختلف جامعه و خروج از طبقه فقیر نیز اهمیت دارد. امکان خروح از طبقه فقیر، به دو عامل مهم آموزش و بهداشت بستگی دارد. البته عوامل دیگری نیز وجود دارد اما در این یادداشت به بررسی عامل آموزش در ایران میپردازیم. حال سوال اینجاست که آیا ایران در خطر تله فقر قرار دارد؟ برای پاسخ باید عامل ذکر شده را بررسی کنیم.
بر اساس دادههای هزینه درآمد خانوار که هر ساله توسط مرکز آمار ایران منتشر میشود، سهم آموزش از کل هزینههای خانوار شهری از 3.37 درصد در سال 1390، به 1.2 درصد در سال 1401 رسیده است. این مسأله به دلیل افزایش سهم مواردی مانند مواد غذایی در سبد هزینههای خانوار رخ داده است. رشد هزینههای مسکن و مواد غذایی باعث شده تا خانوارها بودجه کمتری را صرف آموزش کنند.