يکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳
اجتماعی

پدیده "سالمندی" از جنگ بیولوژیک خطرناک‌تر است/ سرعت رشد سالمندی در ایران ۴ برابر نرخ رشد جمعیت کشور!

پدیده "سالمندی" از جنگ بیولوژیک خطرناک‌تر است/ سرعت رشد سالمندی در ایران ۴ برابر نرخ رشد جمعیت کشور!
یک فعال حوزه جمعیت گفت: ما ۲۰ سال دیگر با ۲۵ میلیون سالمند مواجه می‌شویم و باید ۲۵ میلیون عینک و عصا داشته باشیم! ۱۳ میلیون مجرد در کشور داریم که ۸ میلیون مرد و ۵ میلیون زن هستند. فوکویاما می‌گوید: سالمندی از جنگ‌های بیولوژیکی خطرناک‌تر است!
  بزرگنمايي:

به گزارش شاخص بازار به نقل از تسنیم؛ دکتر "علی پژهان" فعال حوزه جمعیت امروز در نشست آنلاین "بحران جمعیت؛ نقد گذشته، بایسته‌های‌ آینده" گفت: تحولات باروری به طور کلی عوض شده است چرا که در گذشته زوجین ایرانی، زود ازدواج کرده و زود نیز بچه‌دار می‌شدند اما امروز نگرش‌ عوض شده و از 7 فرزند به 1.6 فرزند و به زیر سطح جایگزینی رسیده‌ایم! امروز باروری روستاهای اراک 1.2 است که با نرخ باروری در ایتالیا یکسان است یا در گیلان خودمان نرخ باروری 1.1 است که از نرخ باروری در فرانسه نیز کمتر است!

وی ادامه داد: ما از 7 فرزند در سال 1335 به این تعداد رسیده‌ایم و پیش‌بینی می‌شود که در آینده نیز این روند کاهشی را داشته باشیم؛ تعداد موالید در سال 1398 نسبت به سال 1397 نزدیک به 170 هزار کمتر شده است و سؤال اینجاست که چرا غوغاسالاری در این حوزه رخ نداده و روزنامه‌ها و رسانه‌ها به این موضوع نپرداخته‌اند! نرخ باروری در ایران "یونیک" است و خارجی‌ها می‌گویند که ما در ایران روند کاهشی منحصر به فرد باروری را داریم؛ الگوی باروری در ایران 2 فرزند و بالاتر است اما با ملاحظات اقتصادی به سمت یک فرزند حرکت کرده است البته چالش‌ها و مشکلات در حوزه جمعیت و کاهش باروری صرفاً به خاطر مسائل اقتصادی نیست و مسائل فرهنگی، پزشکی، زیست‌محیطی و حتی ‌خودخواهی‌ها نیز در آن دخیل است.

دکتر پژهان گفت: شاید این مشکلات حاصل "مدرنیته" است و ما به درون خود تبعید شده‌ایم و  سبک زندگی‌ها تغییر کرده است؛ امروز 3 درصد جمعیت جهان متعلق به مهاجران است و در واقع قرن جدید،‌ قرن مهاجرت است و در واقع مهاجرت پاسخی به عوامل و شرایط بیرونی است که دلایل خاص خودش را دارد. سالانه یک میلیون مهاجر در جهان به سمت اروپا سرازیر می‌شوند و مهاجرت دنیا را رنگین‌کمان‌تر کرده است؛ در ایران سالانه 150 هزار نفر از کشور خارج می‌شوند و جالب اینجاست که تعداد زنان بیشتر از مردان است و در واقع مهاجرت امروز ما زنانه شده است.

وی ادامه داد: ما با اصل مهاجرت مخالفتی نداریم و مخالفت ما با روند و شیوه مهاجرت است؛ نکته قابل توجه مهاجرت در ایران این است که مهاجران ایران قبل از دیپلم، برنامه‌ریزی برای مهاجرت دارند اما در کشوری مثل هند که جایگاه اول را در مهاجرت دارد، عمده مهاجرت‌ها بعد از لیسانس و فوق‌لیسانس است؛ مهاجرانی ایرانی که قبل از دیپلم از کشور مهاجرت می‌کنند معمولاً دیگر به کشور باز‌نمی‌گردند و کانون‌های مهاجرت‌های ایران نیز کشورهایی از جمله کانادا و استرالیا است. نظام شاهنشاهی، عشایر ما را نابود کرد و ما هم امروز روستانشینی و موضوع مهاجرت را تشدید کرده‌ایم و در بعضی از شاخص‌ها در حوزه مهاجرت، عقیم هستیم ضمن اینکه مسئله "مهاجرت" یک مسئله مهم و حیاتی است.

این فعال حوزه جمعیتی گفت: طبق مستنداتی که داریم کرونا با جنگ جمعیتی ارتباط دارد و هدفش این بود که از جمعیت 10 میلیاردی جهان بکاهد یا آن را کنترل کند؛ سیاست‌های جمعیتی از دهه 46 شروع شده و هیچ ثباتی نیز نداشته است. در دوره بازرگان و بنی‌صدر تمرکز اصلی بر سیاست‌های کاهش جمعیت بود و شعار این بود که باید به توسعه اجتماعی برسیم! در دوره موسوی نگرش امپریالیستی به تنظیم خانواده حاکم شد که این تنظیم خانواده توسط اروپایی‌ها برای کشورهای آفریقایی ساخته شده بود! در دوره هاشمی بحث گفتمان سازندگی مطرح شد و یک تجدیدنظری در سیاست‌های جمعیتی ایجاد شد و تمرکز بر کاهش خانواده بود. در دوره خاتمی این سیاست‌ها دنبال شد و تمرکز بر نظام خانواده بود ضمن اینکه باروری زیر 18 سال را نیز ممنوع کردند. در دوره احمدی‌نژاد "گفتمان عدالت" مطرح شد و در آن بحث تسهیل ازدواج، اصلاح قانون خانواده مطرح شد. روحانی نیز تسهیل سیاست‌های کلی جمعیت را مطرح کرد اما عملاً‌ در دوره روحانی اقدام خاصی در حوزه جمعیت صورت نگرفت و حتی اقدامات دولت وی کاهنده بود! نگاه  دولتمردان دولت گذشته،‌ نگاه بدبینانه به حوزه جمعیت بود تا جایی که معاون وقت گفته بود همه مشکلات ما به خاطر دهه شصتی‌ها بوده است.

دکتر پژهان گفت: سیاست‌های ما در حوزه جمعیت کاملاً ضد و نقیض است و سیاست به معنی کیفی کردن جمعیت است یعنی جمعیت فعال،‌ حال دلش و اوضاع اقتصادی‌اش خوب باشد؛ امروز سیر مهاجرت به تهران رو به افزایش است و روستاگریزی را در کشور داریم. ما در کشور 52 مسئله اصلی در نظام جمهوری اسلامی ایران داریم که در وزارت کشور مصوب شده است که یکی از مسائل اصلی آن موضوع جمعیت است اما مسئله جمعیت موضوع بیست و یکم مسائل است! در حوزه جمعیت، چالش‌های بزرگی از جمله نرخ رشد، سالمندی، حاملگی‌های ناخواسته‌، ناباروی اولیه، ناباروری ثانویه،‌ سقط جنین و .... داریم. در موضوع سقط جنین هر نوع کشتنی حرام است و یکی از کارشناسان خارجی به بنده می‌گفت که با این حجم سقط جنین در کشور شما،‌ یا مردم شما به قرآن اعتقادی ندارند یا آمارتان غلط است!

وی گفت: ما در حوزه جمعیت با چالش‌های فرهنگی نیز دست و پنجه نرم می‌کنیم. افزایش سن ازدواج، تمایل کمتر به ازدواج، افزایش نرخ تجرد که آمار بالای یک میلیون نفر است را داریم. بعضی‌ها بهانه می‌آورند که هزینه اقتصادی یک فرزند یک میلیون تومان در ماه است اما همان شخص، سگی دارد که همان یک میلیون تومان را برای آن هزینه می‌کند که این امر نشان‌دهنده این است که نگرش‌ها کاملاً تغییر کرده است.

این فعال حوزه جمعیت گفت: جمعیت ایران در حال پیر شدن است و جمعیت‌شناسان از این پدیده به عنوان "انقلاب خاموش" یاد می‌کنند؛ فوکویاما می‌گوید: "سالمندی از جنگ‌های  بیولوژیکی خطرناک‌تر است". ایران برای این شوک بزرگ آماده نشده است؛ اوضاع سالمندی ما در 2040 تماشایی نخواهد بود. ما 10 میلیون سالمند داریم که 3 میلیون نفر شامل تامین اجتماعی، 2 میلیون لشکری و کشوری و 5 میلیون دیگر رها هستند که اگر حتی 2 میلیون نفر آنها "خویش‌فرما" باشد تکلیف 3 میلیون نفر دیگر چه می‌شود؟

دکتر پژهان با بیان اینکه دو نوع نگاه در موضوع سالمندی وجود دارد، تصریح کرد: یک نگاه عادی‌انگاری موضوع سالمندی است که نمونه آن در ژاپن است و این افراد معتقدند که ما باید از تجربیات ژاپن استفاده کنیم و برخی دیگر معتقدند که سالمندی یک بحران و چالش است. ژاپن از لحاظ رشد اقتصادی رتبه سوم جهان را داشت اما امروز در کجا ایستاده است؟ که همه دلیل آن به دلیل بالا رفتن تعداد سالمندان آن است. مدیریت در کشور ما مدیریت بحران است و بعد از سیل و زلزله تازه مسئولان به سراغ بحران می‌روند و در واقع مدیریت در ایران پیشگیرانه نیست تا از روند سالمندی کشور جلوگیری کنیم.

وی ادامه داد: ژاپن و آلمان در موضوع باروری، گول خوردند و خیال کردند با ربات می‌توانند به جنگ سالمندی بروند اما نتوانستند جمعیت سالمند خود را کنترل کنند. بعد از این اینکه پروژه ربات‌ها شکست خورد به مدارس پناه بردند و نگهداری سالمندان را به کودکان سپردند!

دکتر پژهان ضمن مقایسه موضوع سالمندی در ایران و جهان گفت: سرعت رشد سالمندی در ایران 4 برابر نرخ رشد جمعیت کشورمان است ضمن اینکه کشورهای غربی اول به توسعه رسیدند و بعد به سالمندی رسیدند. جامعه سالمندی نشاط ندارد و با کاهش اقتدار سیاسی روبه‌رو خواهیم شد. کاهش رشد حجم جمعیت و کاهش رشد اقتصادی را نیز خواهیم داشت. افزایش تقاضاهای بازنشستگی و فشار بر سیستم تامین اجتماعی از دیگر تبعات آن است. امروز بیشتری تلفات کرونا در کشورهای ایتالیا و برزیل به خاطر موضوع کهنسالی است.

وی گفت: ما 20 سال دیگه با 25 میلیون سالمند مواجه می‌شویم و 25 میلیون باید عینک و عصا داشته باشید! یک دغدغه مهم و حیاتی، مجردی و گفتمان مجردی است که به سرعت در حال افزایش است؛ هم‌اکنون 13 میلیون مجرد در کشور داریم که 8 میلیون مرد و 5 میلیون زن هستند. در کشور کره جنوبی بیش از 38 درصد دختران تمایلی به ازدواج نداشتند اما این کشور سیاست‌های را درپیش گرفت تا اینکه این موضوع را کنترل کرد تا جایی که حتی در سبک غذایی مردم دست بردند تا فیزیک بدن خانم‌ها برای جذابیت تغییر کند!

این فعال حوزه جمعیتی گفت: ما یک بهار جمعیتی داشتیم که شامل پنجره جمعیتی ایران بین 15 تا 64 ساله‌ها بوده است اما دولت نتوانست از آن استفاده کند و این یک شمشیر دولبه است و این در حالی است که بعضی از کشورهای جهان از این پنجره جمعیتی به خوبی استفاده کردند و باعث شد معجزه‌های اقتصادی در آن کشورها رخ دهد و بعد از آن نیز نرخ رشد اقتصادی آنها نیز بالا رفت.

دکتر پژهان با بیان اینکه هر موضوع اجتماعی 3 گام دارد، خاطرنشان کرد: در گام اول ما باید توصیف کنیم که مسائل جمعیتی، فرایندش به کدام سمت می‌رود و بعد از آن باید راهبرد تعیین شود و گام سوم نیز حل مسئله است. ما سیاست‌های مبتنی بر حل مسئله داریم اما بیشتر به شبه‌مسئله‌ها پرداختیم و مسائل جمعیتی در ایران بیشتر شعارگونه شده است. امروز 12 سال است که مسئله "تعالی جمعیت" را دنبال می‌کنیم اما به کجا رسیدیم؟ عملاً رویاپردازی و خیال‌پردازی است و بعد از 12 سال شورای نگهبان، بسیاری از بندهای آن را رد کرده است.

وی متذکر شد: سیاست‌های تشویقی ما در حوزه جمعیتی، همان سیاست‌های تشویقی فرانسه در 80 سال پیش است و باید مسائل جمعیتی ما اولویت‌بندی شود. امروز سال‌هاست که چندین میلیون افغانستانی در ایران داریم در حالی که در بعضی از سیاست‌ها، آنها را دشمن خود کردیم و نتوانستیم استفاده حداکثری از آنها کنیم؛ به عنوان مثال یک تبعه افغانستانی 30 سال است که در ایران زندگی می‌کند اما هنوز یک موتور به اسم خودش نمی‌تواند داشته باشد!


نظرات شما
آخرین اخبار