شاخص بازار- حداقل اقدامی که میتوان برای کاهش شدت بحران برق انجام داد، اصلاح اقتصاد برق در بخش صنعت و سرمایهگذاری در توسعه نیروگاهی از ماحصل آن است تا به اقتصاد کشور (به ویژه با تعطیلی اجباری صنایع) آسیب وارد نشود.
گسترده شدن پدیده خاموشی منجر به آن شده تا علت آن را مورد بررسی و و اکاوی قرار دهیم. به اعتقاد کارشناسان ظهور این معضل به بالا بودن سرانه مصرف برق در ایران بر میگردد. در نظر داشته باشید مقایسه سرانه کل برق مصرفی به ازای هر نفر در کشور با سایر کشورهای دنیا نمیتواند مقایسه صحیحی در این حوزه تلقی شود، زیرا شرایط مقایسه میان کشورهای متفاوت با استناد به این شاخص شرایط برابر و مشابه به حساب نمیآید.
در ایران مشترکان برق را میتوان به 4 دسته کلی مشترکان خانگی، صنعتی، کشاورزی و سایر مشترکان تقسیم کرد. زمانی که از مصرف برق صحبت میشود، بحث پیرامون مصرف برق هر 4 دسته مشترکان مذکور است. با علم به این موضوع، طبیعی است مقایسه برق مشترکان صنعتی در کشورهای مختلف صحیح نباشد؛ چراکه تولید ناخالص داخلی هر یک از این کشورها تفاوت آشکاری داشته و همین تفاوت به معنای آن است که مقایسه میزان مصرف برق، شرایط مشابهی میان کشورهای مختلف به وجود نمیآورد.
علاوه بر مسئله تفکیک نکردن نوع مشترکان، مقایسه سرانه مصرف برق کل میان کشورهای متفاوت با توجه به تفاوت موقعیت جغرافیایی نمیتواند تصویر دقیقی از این مسئله ایجاد کند. برای مثال قرارگیری 100 درصد جمعیت کشور قطر در موقعیت آب و هوایی حاشیه خلیج فارس، زمینه افزایش مصرف برق در حوزه تامین سرمایش را مطرح میکند و مقایسه میزان مصرف برق کل در این کشور با مصرف برق کل ایران با موقعیتهای آب و هوایی گوناگون اساسا نمیتواند مقایسه صحیحی تلقی شود.
از سوی دیگر برق تنها حامل انرژی تامین برق خانگی در بسیاری از کشورهای جهان تلقی شده و حاملهای دیگر انرژی نظیر گاز در خانهها مورد استفاده قرار نمیگیرد. بر همین اساس، طبیعی است که میزان سرانه مصرف برق در این کشورها از سرانه مصرف برق در ایران فراتر باشد، زیرا در ایران علاوه بر مصرف برق، گاز نیز در جهت تامین انرژی گرمایش و پخت و پز مورد استفاده قرار میگیرد.
از همین سو شاخص دیگر نظیر سرانه مصرف برق خانگی با احتساب تامین سرمایش، روشنایی و تامین برق لوازم خانگی میتواند تصویر صحیحی از میزان مصرف برق توسط هر ایرانی و مقایسه با سایر کشورهای جهان ارائه دهد. بر همین اساس، مطابق آخرین آمار ارائه شده تحت عنوان ترازنامه انرژی سرانه مصرف برق خانگی در ایران معادل 1058 کیلووات ساعت برای هر نفر برآورد میشود. این در حالیست که متوسط جهانی این آمار معادل 182 کیلووات ساعت است. به عبارت دیگر میزان سرانه مصرف برق خانگی در ایران 6 برابر متوسط جهانی و 7 برابر سرانه مصرف برق هر نفر در کشور ترکیه است.
علاوه بر نکات ذکر شده، شاخص «شدت مصرف انرژی» میتواند تصویر دقیقی از میزان مصرف انرژی در ایران بدهد. شاخص شدت مصرف انرژی میزان انرژی مصرف شده بر حسب انرژی معادل یک بشکه نفت خام یا ژول بر حسب یک واحد تولید ناخالص داخلی است. این شاخص بیان میکند برای تولید یک واحد تولید ناخالص داخلی باید چه میزان انرژی مصرف کرد. در همین رابطه توجه به آمار جهانی شدت انرژی مشخص میکند که ایران وضعیت بسیار نامطلوبی در حوزه شاخص شدت انرژی دارد.
نظام غلط تعرفهگذاری، عامل اصلی الگوی نادرست مصرف
قیمت برق در کشور به شیوه استاندارد طراحی نشده و ضروری است تا بازنگری جدی در آن انجام شود. اولین اشکال به تعرفه های برق، تعدد پله های مصرفی برق است. در نظام های متداول تعرفهگذاری برق، تعداد پله های برق از 4 تجاوز نمیکند؛ در حالیکه تعداد پله های برق در ایران 7 عدد است. در برخی کشورها مانند کره جنوبی هم که تعداد پله های مصرف برق به 7 عدد میرسد، اختلاف قیمت پله ها بسیار زیاد بوده تا حدی که نسبت قیمت پله هفتم به پله اول بیش از 11 برابر است.
دومین و مهمترین اشکال موجود در تعرفههای فعلی برق، عدم وجود یک الگوی مصرف است. توضیح آنکه علیرغم پلکانی بودن تعرفه های برق خانگی، همچنان مشترکین پرمصرف نسبت به سایر مشترکین از یارانه چندین برابری برق برخوردار هستند. به طوری که یارانه برق 10 درصد از مشترکین که بسیار پرمصرف هستند نسبت به مشترکین کم مصرف، 7 برابر و نسبت به متوسط 90 درصد مردم هم بیش از 2 برابر است.
پیشنهاد می شود با توجه بـه روند مصرف عمده مشـترکین، میزان مشـخصی از هـر حامـل انرژی بـه عنـوان الگوی مصـرف تعریف شـود، هزینـه مصـرف کمتـر از الگـو ارزان تـر تعییـن می شـود و بـا عبـور مصـرف از آن، قیمـت بـه صـورت پلکانـی افزایش می یابـد. بـه عبـارت دیگـر بـا ایـن سیاسـت هزینـه مصرف مـازاد بـر الگـو بـا قیمـت تمـام شـده و در پله هـای بالاتر با قیمـت جهانـی و حتـی بیشـتر محاسـبه می شود. در ایـن حالـت از افزایـش شـدید قیمت بـرای مشـترکینی کـه در حـد الگـو مصـرف می کننـد، پرهیـز می شـود. ایـن نظام تعرفه گذاری در کشـورهای توسعه یافته از جملـه امریـکا، ژاپـن و کـره جنوبـی بـا هـدف توسـعه فناوری هـای کـم مصـرف و در کشـورهای در حـال توسـعه از جملـه چیـن و هنـد بـا هـدف کاهـش شـدت مصـرف انـرژی و تشـویق بـه صرفه جویـی بـه اجـرا در آمـده اسـت.
اصلاح اقتصاد صنعت برق، تنها راه رشد سرمایهگذاری
حداقل کاری که میتوان برای کاهش شدت بحران انجام داد، اصلاح اقتصاد برق در بخش صنعت و سرمایهگذاری در توسعه نیروگاهی از ماحصل آن است تا به اقتصاد کشور به ویژه با تعطیلی اجباری صنایع آسیب وارد نشود؛ اما ضروری است دولت سیزدهم چند اقدام را در راستای باز کردن گرههای صنعت برق و رهایی از این نگرانی و بحران انجام دهد.
نخست آنکه؛ اصلاح اقتصاد برق از مواردی است که باید مورد توجه دولت قرار بگیرد. این یکی از چالشهای بسیار مهم در توسعه و بهرهبرداری مناسب شبکه است و باید به سرانجام برسد. تا زمانی که یک اقتصاد مبتنی بر واقعیت جامعه و پوشش دهنده نیازهای شبکه برق برقرار نشود ما همچنان انتظار تنشهایی را در حوزه سرمایهگذاری و بخشهای مختلف صنعت خواهیم داشت.
دوم؛ در سالهای اخیر نسبت هزینههای سرمایهگذاری به هزینههای جاری در صنعت برق روند کاهشی داشته است. این نشان میدهد که درآمد صنعت برق به سمت هزینههای جاری رفته است تا جایی که بعضا حتی توان اورهال نیروگاه ها وجود ندارد. این موضوع با تعویق های فراوان در پرداخت مطالبات تولیدکنندگان برق و نیز نحوه پرداخت آن (غیرنقدی و اوراق) رابطه مستقیم دارد.
سوم؛ به روزرسانی شبکه و کاهش فرسودگی است. فرسودگی در حال افزایش نگران کنندهای است و باید در این زمینه کار جدی انجام شود. افزایش فرسودگی باعث میشود که تابآوری شبکه کاهش پیدا کند، خاموشیها افزایش و ایمنیها کم شود.
چهارم، در حال حاضر اجازه صادرات به تولیدکنندگان برق در بخش خصوصی داده نمی شود و شرکت توانیر انحصار این حوزه را به دست گرفته است، در حالیکه امکان بازپس گیری درآمد صادراتی را نیز ندارد. طبعا بخش خصوصی در این زمینه توانایی بیشتری دارد.گفتنی است، در پرداخت تسهیلات ارزی صندوق توسعه ملی به بخش نیروگاهی، انتظار بر این بوده است که با ارز حاصل از صادرات بازپرداخت تسهیلات انجام شود. در حالیکه اجازه صادرات به بخش خصوصی داده نشده و تعرفه های خرید برق از نیروگاه ها نیز مدت هاست ثابت بوده و با نرخ تورم تعدیل نشده است، حداقل کاری که در این زمینه می شود انجام داد، تبدیل تسهیلات ارزی به ریالی با نرخ روز گشایش اعتبار است تا شرکت های تولید برق از تنگنای هزینه های مالی گزافی که از این ناحیه تحمیل می شود عبور کنند.
*تیرداد احمدی؛ استاد دانشگاه/ کارشناس اقتصادی