يکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳
اجتماعی

سیاستگذار در بیراهه آمارهای موجود و دستاوردسازی در اقتصاد

آیا دولت سیزدهم هم در تله برداشت غلط از شاغلان افتاد؟

آیا دولت سیزدهم هم در تله برداشت غلط از شاغلان افتاد؟
شاخص نرخ بیکاری به عنوان یکی از مهمترین معیارهای توفیق یا عدم توفیق سیاست‌های اقتصادی، طی سنوات گذشته و در دولت‌های مختلف، همواره محل مناقشه بوده
  بزرگنمايي:

پایگاه خبری شاخص بازار، به نقل از اقتصادآنلاین - احمدرضا مسعودی: شاخص نرخ بیکاری به عنوان یکی از مهمترین معیارهای توفیق یا عدم توفیق سیاست‌های اقتصادی دولت‌ها همواره محل مناقشه بوده و در این باره سیاستگذاران و مجریان دولتی تلاش می کنند با اعلام آمارهای امیدبخش ناظر به کاهش نرخ بیکاری، روایتی نه چندان واقعی از ایجاد رونق و افزایش رشد اقتصادی مطرح کنند؛ هر چند که اساسا طی دهه‌های گذشته، ایرادات متعدد وارده به روش‌های محاسبه نرخ بیکاری، همچنان برطرف نشده و از همین جهت برخی مسئولان دولت سیزدهم هم با استناد به گزارش مرکز آمار در روزهای گذشته، دست به تحلیل نادرستی درباره شاخص نرخ بیکاری زده‌اند که با توجه به واقعیات ناخوشایند اقتصادی که شهروندان و جویندگان کار با آن مواجه هستند، تنها می تواند مایه دلخوشی سیاستگذار محسوب شود؛ اما در عمل این روش خبر درمانی دولت، بازی با حاصل جمع صفر برای نیروی کار و بنگاه‌های اقتصادی ای معنا می یابد که سخت گرفتار رکود ناشی از کاهش تقاضا و کاهش چشمگیر درآمدهای حقیقی هستند.

معاون اشتغال وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در روزهای گذشته اعلام کرده: «بر اساس اعلام مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری در یک سال گذشته به کمترین میزان خود در سال‌های پس از انقلاب رسیده‌ است. کاهش نرخ بیکاری همزمان با افزایش نرخ مشارکت اقتصادی در دولت سیزدهم نشان از رونق بازار کار دارد.»

او به این نکته هم اشاره کرده است که آمار و تحلیل‌ها نشان می‌دهد وضعیت بازار کار رو به بهبود است، اما برخی رسانه‌ها تلاش دارند خبر شیرین کاهش نرخ بیکاری را به کام مردم تلخ کنند. در عین حال، گزارش مرکز آمار ایران نشان می‌دهد نرخ بیکاری کل کشور در پاییز امسال به 7.6 رسیده که کمترین نرخ بیکاری در پاییزهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی است؛ هر چند علاوه بر این نرخ مشارکت اقتصادی نیز 0.5 درصد افزایشی داشته است.»

کج فهمی سیاستگذار از از واقعیت نرخ بیکاری

اظهارات مقام مسئول وزارت کار در شرایطی بیان شده که طبیعتا خود مسئولان دولت هم می دانند روش تشخیص فرد بیکار از فرد دارای شغل با متر و معیار صحیحی سنجیده نمی شود. بر اساس تعریف مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری عبارت است از نسبت جمعیت بیکار به جمعیت فعال؛ هر چند مساله مهم در این تعریف، مفاهیم جمعیت بیکار و جمعیت فعال است.

جمعیت فعال اقتصادی تمام افراد بزرگتر از 10 سال را در بر می گیرد که در هفته قبل از آمارگیری در تولید کالا و خدمات مشارکت داشته (شاغل) و یا با وجود قابلیت مشارکت، مشارکت نداشته اند و بیکار هستند. در واقع جمعیت فعال، بیانگر تعداد افرادی است که توانایی و تمایل عرضه نیروی کار خود را به بازار دارند و به دو دسته شاغل و بیکار تقسیم می شوند.

افراد شاغل طبق تعریف بخشی از جمعیت فعال هستند که در هفته آمارگیری، حداقل یک ساعت کار کرده اند. افراد بیکار نیز بخشی از جمعیت فعال هستند که در هفته آمارگیری، با وجود آمادگی برای انجام و جستجوی کار، فاقد کار هستند. این در حالی است که البته این موارد مبتلابه تمامی دولتهای گذشته هم بوده است و مختص دولت سیزدهم نیست؛ بلکه نگرانی از آنجایی شروع می شود که این دولت هم در تله همان تحلیل هایی گرفتار شده است، که پیشینیان بر آن افتاده بودند.

بنابراین، واضح است که طی سال های اخیر بسیاری از جویندگان کار بر اثر ناامیدی از یافتن شغل مناسب، به خیل عظیم جمعیت غیرفعال کشور پیوسته‌اند و یا گزینه مهاجرت را انتخاب کرده‌اند. سند این موضوع، آمارهای تکان دهنده از افزایش مهاجرت و یا میزان جمعیت فعال اقتصاد ایران است که تناسبی با جمعیت کشور ندارد.

گذشته از این مورد، بنا بر تعریف قابل نقد مرکز آمار، اگر فردی یکساعت در هفته کار کرده باشد شاغل محسوب می شود، در این حالت در حالیکه دستمزد یک ساعت کار در ایران در حالت خوشبینانه تنها کفاف خرید دو عدد نان را خواهد داد، پس عملا اینکه فرد شاغل محسوب شود قرار گرفتن بر ریل غلط سیاستگذاری های اقتصادی مبتنی بر ایجاد شغل است.

بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی

مساله بعدی، موج عظیم فارغ التحصیلان دانشگاهی است که پس از چند سال تلاش برای یافتن شغل آبرومند متناسب با تحصیلاتشان، عمدتا یا سراغ مشاغل کاذب می روند و یا به جمعیت غیرفعال اقتصادی اضافه می شوند که نمود این وضعیت در بین فارغ التحصیلان زن چشمگیرتر است.


نظرات شما
آخرین اخبار