به گزارش شاخص بازار به نقل از ایسنا، صنعت بیمه مجموعه ای است که با محیط غیر بیمه ای خارج از خود در ارتباط و تعامل است. از جمله این محیطها، محیط سیاسی، اقتصادی و محیط اجتماعی-فرهنگی است. لذا فرهنگ و جهت گیری کلی استراتژیک کسب و کار بیمه، باید به نحوی یکپارچه منطبق شوند که بتوانند خدمات برتری برای ذینفعان به وجود آورند. در این راستا، فرهنگ اجتماعی جامعه، عامل تأثیر گذاری است که درک اولویتهای آن، استخراج استانداردها و شاخص های مرتبط با آن و آشنایی با مسیر رویکردهای فرهنگی غالب آن، سبب تعالی و اثربخشی دوسویه توان خدمت رسانی صنعت بیمه و رونق کسب و کار این صنعت میگردد.
بر اساس گفته پژوهشگران و طبق آرای صاحب نظران، بیمه، زمینه رشد و توسعه بیشتر جامعه را فراهم میکند، به لحاظ ماهیت و آثار خود، مانع از عمیق شدن شکاف طبقاتی میشود و در نتیجه تنشها و التهابهای اجتماعی و فرهنگی را کاهش میدهد. لذا فعالیت در زمینه پیشبرد فروش و اشاعه اهداف خرید بیمه نامه از سوی متقاضیان، خود امری است که به توسعه و رفع تبعیض جامعه میانجامد. از سوی دیگر، توسعه فرهنگی، نماد تحول و نشانه دگرگون شدن در زندگی فرهنگی و روابط آن با سایر شکلهای توسعه است. توسعه فرهنگی، فرآیندی است که طی آن با ایجاد تغییراتی در حوزههای ادراکی، شناختی، ارزشی و گرایشی انسانها و قابلیتها و باورهای آن ها، شخصیت ویژه ای را از آنها به وجود میآورد که مناسب توسعه است.
در این خصوص، تیمی پژوهشی از دانشگاه آزاد اسلامی واحدهای تهران شمال و علوم و تحقیقات تهران، مطالعه ای را به انجام رساندهاند که در آن، تلاش شده است الگویی برای توسعه فرهنگ بیمههای زندگی در ایران ارائه شود.
در این تحقیق کیفی، 25 نفر از خبرگان و اساتید دانشگاهی و مدیران شرکتهای بیمه مشارکت داشته اند که با استفاده از ابزار علمی مصاحبه، اطلاعات مورد نیاز پژوهش را فراهم آورده اند.
نتایج حاصل از ارائه مدل کیفی نهایی نشان میدهد شرایط علی مؤثر بر مدل شامل: اعتماد، شیوه مدیریت، رهبری، سیاستگذاری و شبکه خبرگان هستند و مهمترین راهبردهای بهبود فرهنگ بیمه نیز، شامل: بازاریابی، ارتباط نظاماند با ذینفعان، تبلیغات و آگاهی بخشی هستند.
به گفته عباسعلی قیومی، دانشیار و محقق مدیریت و برنامهریزی فرهنگی واحد تهران شمال دانشگاه آزاد اسلامی و همکارانش می گویند: «بیمه زندگی یا بیمه عمر، قراردادی است میان شرکت بیمه و فرد بیمه شده که در آن، بیمه شده تا زمانی معین، بسته به نوع قرارداد، متعهد به پرداخت حق بیمه غالباً در اقساط بلندمدت میشود و با بروز وقایعی چون مرگ، ابتلا به بیماری لاعلاج یا احتیاج شخصی به مراقبتهای ویژه پزشکی در طول حیات، شرکت بیمه موظف خواهد بود سرمایه بیمه شده را به طور یکجا یا به صورت مستمری به بیمه گذار یا به شخص ثالثی که وی تعیین کرده بپردازد. اما در ایران، این نوع بیمه به دلایلی چند از جمله فرهنگ حاکم در کشور، رشد و توسعه چندانی نداشته است».
آن ها می گویند: «ما در تحقیق خود الگویی را برای توسعه این نوع بیمه ارائه داده ایم که پیامدهای حاصل از به کارگیری آن عبارتاند از: 1) توسعه فرهنگ بیمه زندگی در ایران که منجر به تقویت سهم بیمه زندگی در سبد بیمهها در کشور می شود، 2) تسهیم دانش بین افراد جامعه بیمه ای کشور، 3) افزایش سرعت تصمیم گیری، 4) خدمات مطلوب تر به بیمه شوندگان بیمه زندگی و 5) بهبود عملکرد شرکتهای بیمهای».
محققان فوق با توجه به نتایج حاصل از اجرای مدل فوق پیشنهاد کرده اند نسبت به افزایش آگاهی بخشی در زمینه اهمیت نقش و جایگاه بیمه عمر هم در میان بیمه گزاران و هم در میان بیمه شوندگان اقدام گردد. این آگاهی بخشی میتواند در قالب فعالیت های مختلفی از تبلیغات مؤثر گرفته تا آموزش در مدارس و دانشگاهها اجرا گردد.
قیومی و همکارش اظهار می دارند: «در ضمن، یکی از مهمترین راهبردهای مورد اشاره در این تحقیق ارتباط نظاممند با ذینفعان است. این ارتباط میبایست بین بیمه مرکزی و شرکتهای بیمه ای و نمایندگان این شرکتها و حتی پژوهشگاه بیمه مرکزی با افراد انجام شود».
قابل ذکر است این نتایج علمی پژوهشی که توجه به آن ها می تواند در توسعه بیمه عمر و زندگی در کشور موثر باشد، در نشریه «مطالعات توسعه اجتماعی ایران» منتشر شده اند. این نشریه در قالب فصل نامه توسط دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات انتشار می یابد.