شاخص بازار - به گزارش شاخص بازار به نقل از ایسنا ، چندی پیش "کبری خزعلی" رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده در توئیتی اظهار کرد که «اجبار به غربالگری توسط مادر و پزشکان با تجویزهای غیراستاندارد و غیرمتقن علمی برداشته شد»؛ موضوعی که واکنشهای زیادی را به دنبال داشت و در همین راستا رییس مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت بهداشت اعلام کرد که «غربالگری بیماریهای ژنتیکی جنین هیچگاه اجباری نبوده و دستورالعمل وزارت بهداشت در این رابطه با مشارکت آگاهانه و داوطلبانه والدین، عملی شده است.»
کیانوش جهانپور همچنین تاکید کرد که «غربالگری بیماریهای ژنتیکی که برپایه شواهد علمی و فناوریهای موجود، پیشگیری از آن میسر باشد، سیاستی در راستای ارتقای سلامت عمومی است، همزمان وزارت بهداشت خود را در قبال سیاستهای کلان جمعیت و مقابله با پدیده سقط غیرقانونی و غیرعلمی نیز متعهد میداند.»
دکتر محمد شریعتی - دانشیار گروه پزشکی اجتماعی و مدیر گروه آموزشی پزشکیِ خانواده دانشگاه علوم پزشکی تهران نیز در این رابطه معتقد است که «غربالگریها از نتایج پیشرفتهای علمی بوده و یکی از نیازهای اساسی بشر امروزی به شمار میرود.»
وی که پیش از این قائم مقام معاونت بهداشت و ریاست مرکز مدیریت شبکه وزارت بهداشت را عهده دار بود، ضمن تاکید بر «اهمیت شناسایی افراد دارای عوامل خطر سلامت با انجام غربالگریهای ساده»، در عین حال با استناد به نتایج یک مطالعه میدانی، برنامه فعلی غربالگری سندروم داون در کشور را دارای یک سری نقاط ضعف و چالشها میداند و بر لزوم اصلاح آن تاکید دارد.
«احتمال تعارض منافع ذینفعان ارائه دهنده خدمات غربالگری، میزان بالای مثبت کاذب تستهای غربالگری، تجویز تستهای غربالگری تکمیلی بی مورد با هزینههای سنگین، سقط جنینهای سالم، عدم حمایت مالی بیمه ای برای مادران پرخطر واجد شرایط انجام تست و نبود نظارت موثر وزارت بهداشت» از جمله این نقاط ضعف است که دکتر محمد شریعتی با استناد به مطالعه میدانی در دانشگاه علوم پزشکی تهران، به آنها اشاره میکند.
بر همین اساس وی معتقد است که برنامه غربالگری سندروم داون باید توسط متخصصانی که خود در این زمینه ذینفع نیستند مورد بازنگری جدی قرار گرفته و اصلاح شود؛ بطوریکه فقط برای افراد پر خطر انجام شود و با نظارت بر آزماشگاهها و ... نتایج مثبت کاذب را تا حد ممکن کاهش داد و در صورتیکه فرد به آزمایشات تکمیلی نیاز داشته باشد، این آزمایشات به نوعی انتخاب شود که باعث القای سقط جنین نشده و هزینههای آن نیز توسط بیمه پرداخت شود.
مصاحبه تفصیلی ایسنا با دکتر محمد شریعتی -دانشیار گروه پزشکی اجتماعی و مدیر گروه آموزشی پزشکیِ خانوادهِ دانشگاه علوم پزشکی تهران درباره آسیب شناسی برنامه غربالگری سندروم داون در مراقبتهای دوران بارداری در کشور را در پی میخوانید:
شانس بروز سندروم داون در هر بارداری چقدر است؟ دکتر شریعتی که پیش از این قائم مقام معاون بهداشت و ریاست مرکز مدیریت شبکه وزارت بهداشت را عهده دار بود، درباره غربالگری سندرم داون در مراقبتهای بارداری در کشور به ایسنا میگوید: سندروم داون یا تریزومی 21 یکی از انواع ناهنجاریهای مادرزادی است شیوع این بیماری در کل دنیا بین 1در 1000تا 1در 1100 تولد میبا شد، هر چه سن مادر کمتر باشد این احتمال کمتر خواهد بود؛ بطوریکه مثلاً این احتمال در گروه سنی مادران باردار زیر 20سال 0، 67 در هزار تولد زنده است. غربالگری سندروم داون فرآیندی است که طی آن به وا سطه انجام تستهای آزمایشگاهی و سونوگرافی و تلفیق پارامترهای مختلف به دست آمده از این تستها و سن مادر در سه ماهه اول یا دوم بارداری احتمال ابتلای جنین به سندورم داون به صورت اعلام ریسک، مشخص میشود و در صورت پرخطر بودن نتیجه این مرحله، با انجام تستهای تشخیصی تکمیلی، وجود یا عدم وجود سندروم داون محرز شده و مادران صاحب فرزند داون جهت انجام سقط قانونی جنینشان توسط سیستم بهداشتی هدایت میشوند.
غربالگری برای چه کسانی و با چه هزینه ای؟ وی در پاسخ به سوال ایسنا درباره اجبار و اختیار به غربالگری در گروههای مختلف جمعیتی ادامه میدهد: به طور کلی انجام هر نوع تست غربالگری در سطح جمعیت در صورتی مناسب است که تنها برای گروههای در معرض خطر، بدون تحمیل هزینه قابل توجه، به صورت کاملا اختیاری و لحاظ کردن کنترل و نظارت دقیق و مستمر اجرا شود. بر همین اساس انجام تستهای غربالگری در تمام کشورهای توسعه یافته از جمله انگلیس، کانادا، هلند و فرانسه به صورت کاملاً اختیاری و برای گروههای در معرض خطر، کاملاً رایگان و برعهده سیستم بهداشتی آن کشور انجام میگیرد.
الزام نظارت بر عملکرد گروههای ارایه دهنده خدمت دانشیار گروه پزشکی اجتماعی و مدیر گروه آموزشی پزشکیِ خانوادهِ دانشگاه علوم پزشکی تهران میافزاید: همچنین در پروتکل انجام تستهای غربالگری در کشورهای توسعه یافته تأکید شده است که غربالگری به ندرت برای همه بخشهای یک جمعیت سودمند است، همچنین غربالگری به دلیل مثبت کاذب و منفی کاذب اجتناب ناپذیر آن، پتانسیل آسیب زدن به افراد را دارد. لذا لازم است برنامههای غربالگری، به جای اینکه کل جامعه را شامل شوند، گروههای خاصی از جامعه را هدف قرار دهند تا اطمینان حاصل کنند فواید غربالگری بر مضرات آن غلبه خواهد داشت. از این رو ارزیابی دقیق نحوه پیاده سازی غربالگری برای هر کشور یک الزام است و بر این اساس، نظارت و ارزیابی عملکرد هر یک از گروههای ارائه دهنده خدمت غربالگری از جمله متخصصین زنان، آزمایشگاهها و رادیولوژیستها از ضروریات پیادهسازی برنامهی کشوری غربالگری بارداری در هر کشور است.
چالشهای غربالگری سندروم داون در نظام شبکه ایران دکتر شریعتی در ادامه صحبتهای ضمن اشاره به چالشهای غربالگری سندروم داون در نظام شبکه ایران، در عین حال به انجام مطالعه ای میدانی در دانشگاه علوم پزشکی تهران در این زمینه اشاره میکند و میگوید: برنامه غربالگری سندروم داون قبل از مسئولیت من در دوره اخیر در شبکه ادغام شده بود و من هم حسب وظیفه سازمانی مثل بقیه برنامههای در حال اجرا ضمن تأمین منابع مورد نیاز بر اجرای آن در سطح کشور نظارت داشتم، گزارشات، مشاهدات و برخی مستندات نشان میداد که این برنامه منجر به بروز برخی مشکلات در نزد مادران باردارشده است. بطوریکه تعداد زیادی از مادران باردار در مواجهه با غربالگری سندروم داون با مشکلاتی مواجه شده و دچار نگرانی میشدند و بحث هایی مطرح بود که وقتی در مسیر غربالگری به مادر باردار و خانواده او گفته میشد جنین شما ممکن است به سندروم داون مبتلا باشد و احتمال دارد یک بچه "داون" به دنیا آوری! بعضی از مادران و خانوادههای آنان به شدت نگران میشدند و وقتی برای انجام تستهای تکمیلی غربالگری مراجعه کرده و با هزینه بالای این تستها مواجه میشدند، حتی قبل از انجام این تستهای تکمیلی از بارداری خود پشیمان شده و به دنبال راهی بودند که از این نگرانی رهایی پیدا کنند و گاهی قید بارداری را زده و دنبال سقط و ... میرفتند.
وی ادامه میدهد: من به عنوان رئیس مرکز مدیریت شبکه باید این موضوع را بررسی میکردم. از آنجا که همزمان در گروه آموزشی پزشکی اجتماعی دانشگاه نیز مشغول خدمت بودم این موضوع را با برخی از اساتید و دستیاران تخصصی گروه در میان گذاشتم و متوجه شدم این موضوع دغدغه آنان نیز هست. در این بین خانم دکتر زینالو که از رزیدنتهای خوب ما بود پیشنهاد کرد که روی این موضوع به عنوان پایان نامه دوره تخصصی خود کار کند که با موافقت گروه و مرکز مدیریت شبکه همراه شد و پس از نوشتن پروپزال و تصویب آن در دانشگاه و گرفتن کد اخلاق با هماهنگی مرکز مدیریت شبکه که خود نیازمند نتایج این تحقیق بود و با همکاری و نظارت اساتید دانشگاه و برخی مدیران وزارت، کار مطالعه و بررسی میدانی شروع شد.
وی میگوید: مطالعه ما یک مطالعه توصیفی تحلیلی (مقطعی) است و براساس نیاز مرکز مدیریت شبکه وزارت بهداشت و با همکاری رییس اداره مادران وزارت بهداشت و با نظارت اساتید دانشگاه علوم پزشکی تهران و با همکاری حوزه معاونت بهداشت انجام شد. این مطالعه از طریق مصاحبه تلفنی با نمونه تصادفی 3 هزار تایی از مادرانی که بارداری خود را در زمستان 96 به اتمام رسانده بودند از استانهای مختلف کشور انجام شد.
آمار بیش از 94 درصدی تستهای غربالگری سندروم داون در زنان باردار ایران این دانشیار دانشگاه درباره نتایج مطالعه مذکور و مقایسه آن با شرایط سایر کشورهای دنیا به ایسنا میگوید: مطالعه ما نشان داد 94.5٪ از زنان باردار در ایران تستهای غربالگری سندروم داون را انجام میدهند. این درصد در کشورهای پیشرفته بسیار کمتر است؛ مثلا درکانادا 33.6 %، در سوئد 33 % و در هلند کمتر از 30 ٪ از مادران باردار این غربالگری را انجام میدهند. علت کمتر بودن انجام این تستهای غربالگری در کشورهای نامبرده این است که آنها این تستها را به گروههای پرخطر محدود کردهاند و همچنین به انتخاب خانم هایی که مایل به انجام غربالگری نیستند احترام میگذارند نه اینکه با نگران کردن آنان را وادار به پذیرش غربالگری کنند.
کدام زنان باردار در گروههای پرخطر تعریف میشوند؟ وی درباره زنان باردار در گروههای پرخطر میگوید: گروههای پرخطر در کشورهای مختلف بر اساس سن زنان باردار تعریف میشود که مادران با سن بین 35 تا 40 سال به بالا و همچنین مادرانی که سابقه تولد فرزند دارای ناهنجاری ژنتیکی دارند، در گروه پرخطر قرار میگیرند.
دکتر شریعتی در ادامه صحبتهایش با استناد به نتایج مطالعه مذکور، درباره میزان خطا در تستهای غربالگری سندروم داون در مادران باردار میگوید: یافتههای ما نشان داد میزان مثبت کاذب (حالتی که جنین مبتلا به سندروم داون نیست ولی تست غربالگری او را مثبت نشان میدهد) تستهای غربالگری در مادران تحت مراقبت شبکه بهداشت بین 15,3 ٪ تا 16,5 ٪ و در کل کشور (مادران باردار تحت مراقبت شبکه بهداشت و بخش خصوصی) 12,5 ٪ است. به بیان ساده از هر 100 خانم بارداری که در شبکه بهداشت برای انجام تستهای غربالگری معرفی شدهاند، نتیجه تست حدود 16 نفر مثبت اعلام شده است؛ یعنی به ایشان گفته شده جنین ایشان از لحاظ ابتلا به سندرم داون high risk است و در نتیجه برای انجام تستهای تشخیصی تکمیلی معرفی شدهاند. این تعداد در کشورهای توسعه یافته از جمله انگلیس، هلند، آمریکا و کانادا بین 1.8 تا حداکثر 5 نفر از هر 100 نفر است.
به گفته وی، این تفاوت از اینجا ناشی میشود که در کشورهای پیشرفته تستهای غربالگری به دقت پایش شده و در صورت تجاوز از استانداردهای مربوط به میزان مثبت کاذب، آزمایشگاه مربوطه توبیخ میشود. به علاوه، استانداردهای مربوط به تستهای تشخیصی تهاجمی برای به حداقل رساندن سقط جنینهای سالم (fetal loss) بسیار سختگیرانه است.
وی میافزاید: ارزش اخباری مثبت (PPV) این تستهای غربالگری در ایران 0,017 بدست آمد؛ بدین معنی که از هر 1000 نفری که نتیجه تست غربالگری اول آنان مثبت اعلام میشود، تنها 17 نفر مثبت واقعی (مبتلا به سندرم داون) هستند. که برای تشخیص قطعی نیاز به انجام تستهای تکمیلی دارند.
به گفته این متخصص پزشکی اجتماعی، تستهای تشخیصی تکمیلی دو دسته تهاجمی و غیرتهاجمی هستتند: تست NIPT (Non Invasive Prenatal Test) همان طور که از نامش پیداست غیرتهاجمی و دو تست آمینو سنتز و نمونه گیری از پرز جفتی (CVS) تهاجمی هستند. تستهای تهاجمی به دلیل دخالت در وضعیت جنین، بین 0.5 تا 2 درصد احتمال سقط عارضی را به همراه دارند.
وی میافزاید: مطالعه ما نشان داد بین 8 تا 10 درصد از کل مادران باردار، تستهای تشخیصی تکمیلی را انجام میدهند که بین 5.4٪ تا 6.3٪ از کل مادران باردار تحت پوشش شبکه بهداشت تستهای تشخیصی تهاجمی را متحمل شدهاند و این درصد برای مادران باردار کل کشور 4.4٪ است. همچنین درصد انجام تست تکمیلی غیرتهاجمی (NIPT) در مادران تحت پوشش شبکه بهداشت 3,3 ٪ تا 4,1 ٪ و در کل کشور 3,7 ٪ محاسبه شد.
تستهای مثبتِ کاذب و هزینه سنگین غربالگریهای تکمیلی دکتر شریعتی میافزاید: تفاوت این درصد افرادی که تستهای تکمیلی را انجام میدهند با درصد مثبت کاذبی که در قبل عنوان شد، نشان میدهد که تعداد زیادی از زنان بارداری که به ایشان گفته میشود باید برای تستهای تشخیصی تکمیلی مراجعه کنند، این کار را نمیکنند. مهمترین علت عدم انجام تستهای غربالگری تکمیلی هزینه سنگین آن بوده که تحت پوشش بیمههای پایه نیز قرار ندارد. (به طور میانگین هزینه انجام تستهای تکمیلی در سال 98 حدود 30 میلیون ریال بوده است.)
میزان سقط القایی در سه ماهه دوم بارداری وی همچنین ادامه میدهد: در مطالعه ما نشان داده شد که 2.6-2.7 درصد از بارداریها در سه ماهه دوم سقط شدهاند. از طرفی متون معتبر پزشکی میزان بروز سقط خودبخودی سه ماهه دوم را 0.5% گزارش نمودهاند. بنابراین تفاضل این دو عدد یعنی 2.1٪ تا 2.2٪ در واقع میزان سقط القایی در ایران در سه ماهه دوم است.
تستهای گران و سقطِ جنینهای سالم! این متخصص پزشکی اجتماعی در ادامه صحبتهایش به سقطهای القایی اشاره میکند و میگوید: درباره علل سقط القایی بیش از دو درصد که درصد نسبتاً زیادی محسوب میشود با صراحت نمیتوان قضاوت کرد؛ چرا که به دلیل ملاحظات قانونی تفکیک سقطهای خود به خودی از سقطهای الکتیو از طریق ابزار این پژوهش قابل برآورد نیست. لذا برآورد آمار سقطهای القایی غیرقانونی به دنبال روند غربالگری فعلی با محدودیتهایی مواجه است. اما با توجه به نرخ مثبت کاذب بالای تستهای غربالگری جاری در کشور که بطور واضح از استانداردهای جهانی بالاتر است و همچنین فقدان حمایت مالی برای انجام تستهای گران قیمت تشخیصی نهایی که تنها راه قانونی پیش روی خانوادهها برای رهایی از احتمال داون بودن فرزندشان است، فرایند جاری غربالگری بستر سوق دادن جمعیت قابل توجهی از زنان باردار کشور به سمت سقط غیرقانونی را فراهم کرده و روشن است که با توجه به میزان شیوع کم سندرم داون، عمده سقطهای القایی متوجه جنینهای سالم خواهد بود.
وی میافزاید: در مجموع در خصوص میزان و علل سقط جنینهای سالم ناشی از غربالگری در ایران میتوان آنها را به دو دسته تقسیم کرد: دسته اول سقطهای عارضی ناشی از تستهای تهاجمی است که با توجه به توضیحات ذیل بین 312 تا 1786 مورد در سال انجام پژوهش برآورد میشود. این درحالیست که منابع پزشکی معتبر در حوزه زنان و زایمان احتمال سقط جنین ناشی از انجام تستهای تشخیصی تهاجمی را نیم تا یک درصد عنوان کردهاند. از سوی دیگر ریسک عینی سقط ناشی از تست تهاجمی در کشور توسعه یافتهای مثل اسکاتلند 1 تا 2 درصد به دست آمده است. بنابراین میتوان گفت ریسک سقط عارضی تستهای تهاجمی بین نیم تا دو درصد است.
وی میافزاید: حال با توجه به درصد انجام تستهای تهاجمی در کشور که بین 4,4 تا 6,3 درصد گزارش شد و همچنین در نظر گرفتن میزان انجام غربالگری در ایران یعنی 94,5 درصد و با احتساب سالانه 1,5 میلیون ولادت در سال انجام مطالعه (1396)، میتوان گفت سالانه بین 312 تا 1786 مورد سقط ناشی از انجام تستهای تکمیلی تهاجمی، در کشور در حال وقوع است. در منابع تخصصی زنان و زایمان در خصوص علل سقطهای سه ماهه دوم آمده است جدای از اختلالات جنینی یا مادری که منجر به سقط خودبخودی در سه ماهه دوم میشود، بخش قابل توجهی از سقطها در سه ماهه دوم -که اغلب مورد غفلت واقع میشود- ناشی از اقدامات مربوط به روند غربالگری و تشخیص آنوپلوییدیها است.
دکتر شریعتی در خصوص دسته دوم علل سقط جنینهای سالم ناشی از غربالگری میگوید: دسته دوم مربوط به سقطهای القایی غیرقانونی پس از انجام غربالگری است. میتوان دسته دوم را در سه سناریوی ذیل تحلیل نمود:
1. در خوشبینانهترین سناریو که البته واقعبینانه نیست، هیچ یک از سقطهای القایی در سه ماهه دوم ناشی از تستهای غربالگری بارداری نیست و تنها سقطهای ناشی از عارضه تستهای تهاجمی 312 تا 1786 مورد مطرح است. با توجه به برآورد تعداد سندرم داون بر اساس میزان شیوع آن و توزیع سنی مادران باردار ایرانی در سال انجام مطالعه، تعداد 312 تا 1786 سقط عارضی ناشی از غربالگری به معنای سقط 0,19 تا 1,11 جنین سالم در ازای کشف یک سندرم داون خواهد بود.
2. در سناریوی دوم فرض میکنیم مادران بارداری که با نتیجه غربالگری مثبت (پرخطر) روبرو شدهاند و در سه ماهه دوم سقط جنین داشتهاند، سقط جنین ایشان ناشی از تستهای غربالگری بارداری بوده است. در این صورت 1,3٪ تا 1,8 ٪ از بارداریهای سالانه یعنی 19500 تا 27000 سقط غیرقانونی ناشی از روند جاری تستهای غربالگری است. این به معنای آن است که برای کشف یک مورد سندرم داون بین 11,5 تا 16 جنین سالم از بین میرود و البته سقطهای ناشی از عارضه تستهای تهاجمی را نیز باید به این عدد افزود.
3. و در بدترین سناریو علت همه 2,1 تا 2,2 ٪ سقط القایی در سه ماهه دوم متوجه تستهای غربالگری بارداری است که با احتساب 1,5 میلیون ولادت سالانه منجر به 31500 تا 33000 سقط غیرقانونی میشود. یعنی 18,5 تا 19,4 جنین سالم در ازای کشف یک سندرم داون و البته سقطهای ناشی از عارضه تستهای تهاجمی را نیز باید به این عدد افزود.
روش فعلی غربالگری سندروم داون در کشور مقرون به صرفه است؟ وی در ارزیابی از روش غربالگری جاری سندروم داون در کشور میگوید: برای تحلیل اقتصادی غربالگری سندرم داون ما سعی کردیم به این سؤال پاسخ دهیم که آیا روش غربالگری جاری در کشور مقرون به صرفه است یا خیر؟ برای این منظور هزینه هریک از دو حالت زیر را محاسبه نموده و با یکدیگر مقایسه کردیم: 1. هر فرد مبتلا به سندرم داون در طول زندگی خود چقدر هزینه به خانواده و کشور تحمیل میکند؟ 2. در روند غربالگری فعلی کشف و سقط هر سندروم داون چقدر هزینه برمیدارد؟
وی هزینه نگهداری و آموزش و ... یک فرد مبتلا به سندرم داون، با استفاده از دادههای کشورهای توسعه یافته - را 104، 431 دلار بیان کرد و با مقایسه این رقم با هزینه کشف هر سندروم داون در روند غربالگری فعلی کشور عنوان کرد: بر اساس نتایج این مطالعه، روند فعلی به هیچ وجه مقرون به صرفه نیست؛ چراکه با فرض درست بودن سناریوی اول هزینه کشف یک مورد سندروم داون تقریباً 7.4 برابر و با فرض صحیح بودن سناریوی دوم این هزینه تقریباً 146 برابر و با فرض درست بودن سناریوی سوم هزینه کشف یک مورد سندروم داون تقریباً 198 برابر هزینه نگهداری، آموزش و ... یک فرد مبتلابه سندروم داون در طول زندگی اش خواهد بود.
چالشهای غربالگری سندروم داون در کشور وی در توضیح مهمترین عوامل زمینه ساز مشکلات اجرای برنامه غربالگری بارداری در ایران میگوید: همگانی کردن انجام تستها ی غربالگری و اجباری شدن آن ناشی از ادغام آن در مراقبتهای اولیه تمام مادران باردار در هر سنی و بدون توجه به سابقه خانوادگی ناهنجاری در آنها در شبکه بهداشت و عدم تقسیم اولیه افراد به گروه پرخطر و کم خطر جهت انجام غربالگری و همچنین ترس پزشکان از مجازات قانونی سنگین در صورت عدم تشخیص ناهنجاری که منجر به انجام تجویز و انجام تستهای غربالگری تکمیلی بی مورد شده است، از جمله این عوامل است.
دکتر شریعتی در این باره ادامه میدهد: ضعف برنامههای مشاوره ای و عدم توضیح هدف انجام غربالگری به مادران باردار (که هدف شناسایی جنین مبتلا به داون کمک به سقط آن است و نه درمان آن)، و توصیه و پیگیری اکید انجام غربالگری توسط همه مادران باردار و همچنین عدم حمایت مالی بیمه ای برای مادران پرخطری که واجد شرایط انجام تستهای غربالگری تکمیلی هستند از دیگر این عوامل زمینه ساز است.
وی در این باره میافزاید: احتمالاً تعارض منافع ذینفعان ارائه دهنده خدمات غربالگری و انجام آزمایشات که موجب انجام بیش از حد این تستها میشود و همچنین کافی و موثر نبودن نظارت بر تجویز، نحوه انجام و میزان مثبت کاذب تستهای غربالگری از سوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی از دیگر عوامل زمینه ساز مشکلات اجرای برنامه غربالگری در دوران بارداری است.
این دانشیار دانشگاه درباره اقدامات انجام شده برای چاپ نتایج این مطالعه در مجلات علمی معتبر نیز میگوید: با توجه به اهمیت این موضوع و نتایج حاصل مایل بودیم این نتایج را در یکی از مجلات معتبر حوزه سلامت بینالمللی چاپ کنیم، لذا مقاله را برای ژورنال علمی و معتبر سازمان بهداشت جهانی دفتر منطقهای مدیترانه شرقی فرستادیم که بعد از ارزیابیها و داوریهای متعدد مورد پذیرش (اکسپت) قرار گرفت و در نوبت چاپ است.
وی همچنین در پاسخ به سوال ایسنا مبنی بر اینکه مطالعه دیگری هم در این زمینه در ایران انجام شده است یاخیر، میگوید: بله، خوشبختانه بعد از مطالعه ما یک مطالعه دیگر با عنوان "تحلیل هزینه اثربخشی روش ترکیبی در غربالگری قبل از تولد سندرم داون" در دانشگاه علوم پزشکی ایران به راهنمایی استاد خانم دکتر نجومی انجام شده است که با نتایج مطالعه ما همخوانی دارد.
لزوم اصلاح برنامه غربالگری سندروم داون توسط متخصصانی که ذینفع نیستند دکتر شریعتی در پاسخ به سوال دیگر ایسنا مبنی بر اینکه به عنوان فردی که سالها در نظام سلامت کشور مدیر ارشد بوده اید، پیشنهادتان برای حل این معضل چیست؟، میافزاید: مهمترین کار دادن آگاهی به مردم است. شما میدانید که غربالگریها از نتایج پیشرفتهای علمی بوده و یکی از نیازهای اساسی بشر امروزی به شمار میرود. یکی از کارهای رشته تخصصی ما (تخصص پزشکی اجتماعی) که کار اصلی آن پیشگیری است، تعیین و تبین غربالگریهای مورد نیاز افراد جامعه است.
وی ادامه میدهد: ما با انجام غربالگریهای ساده براحتی افراد دارای بیماری پنهان و عوامل خطر سلامت را شناسایی کرده و آنان را تحت مراقبت قرار داده و مانع ایجاد یا شدت بیماری در افراد میشویم. اما غربالگری هم مثل بقیه خدمات و اقدامات بهداشتی درمانی اگر به درستی انجام نشود و استفاده نابجا شود نه تنها موجب هدر رفتن منابع میشود بلکه موجب آسیب فراوان جسمی و روانی در افراد خواهد شد.
این متخصص پزشکی اجتماعی میافزاید: لذا به نظر من باید برنامه غربالگری سندروم داون توسط متخصصانی که خود در این زمینه ذینفع نیستند مورد بازنگری جدی قرار گرفته و با توجه به مواردی که در پاسخ سوالات قبلی عرض کردم اصلاح شود بطوریکه فقط برای افراد پر خطر انجام شود و با نظارت بر آزمایشگاهها و ... نتایج مثبت کاذب را تا حد ممکن کاهش دهند و در صورتیکه فرد به آزمایشات تکمیلی نیاز داشته باشد این آزمایشات به نوعی انتخاب شود که باعث القای سقط جنین نشده و هزینههای آن توسط بیمه پرداخت شود.
انتهای پیام