به گزارش شاخص بازار به نقل از ایسنا، روزنامه رسالت نوشت: «اُمیکرون شرایط سختی را برای کشور رقم زده است. سویهای که تصور میشد مثل یک سرماخوردگی ساده باشد، به سمت انفجار پیش رفته و هر آن احتمال دارد، اوضاع از آن چه هست، وخیمتر شود. خوب به نقشه رنگبندی کرونا نگاه کنید! خبری از آن آبی خوشرنگ نیست و رنگ قرمز به 247 شهر کشور پاشیده شده است. 112 شهر نیز به رنگ نارنجی و 89 شهر به رنگ زرد درآمدهاند. اُمیکرون در مدتی کوتاه چنان بر ایران مسلط شده که پیشبینی میشود روزهای سختتری در پیش باشد. این سویه که قدرتنمایی تازهای از کروناست، نسبت به سویههای قبلی میزان ابتلای کودکان را 20 درصد بیشتر کرده و اظهارات علیرضا ناطقیان، فوق تخصص بیماریهای عفونی کودکان و عضو هیئتعلمی دانشگاه علوم پزشکی ایران، حکایت از آن دارد که موارد بستری کودکان حدود 50 تا 60 درصد افزایش یافته و روند افزایش موارد سرپایی کرونا در کودکان بهوضوح در شهر تهران بیشتر شده و موارد مثبت پیسیآر به طور قابل توجهی بالا رفته است که این نشان میدهد کرونا با سرعت زیادی در حال حرکت به سمت درگیری اطفال است.
بر اساس گفتههای این متخصص، کودکان بهویژه افراد زیر 12 سال در موج جدید بیشتر از همه درخطرند. پس علائمی همچون تب بالا، بیحالی، تهوع و استفراغ و در ادامه درگیری ناحیه حلق و حنجره بهصورت سرفههای خروسکی در آنها را باید جدی گرفت. اما هراسها و دغدغهها وقتی بیشتر میشود که معلمان از شهرهای مختلف وضعیت خطرناکی را به تصویر میکشند. آنها به ما میگویند که اغلب دانشآموزانشان دچار آبریزش بینی شدهاند، مدام سرفه میکنند و عطسه میزنند و با حالی بد به کلاس درس مراجعه میکنند!
مدارس، نقضکنندگان عمده شیوهنامههای بهداشتی
همین چیزهاست که باعث شده برخی کارشناسان حوزه نظام سلامت نسبت به آن چه در مدارس میگذرد، خوشبین نباشند. آنها در بازدید از مدارس به چشم خود دیدهاند که دانشآموزان هنوز طرز استفاده صحیح از ماسک را بلد نیستند و بهرغم آموزشها و توصیههای مکرر باز هم کرونا را جدی نمیگیرند؛ حال آن که وضعیت با گذشته فرق کرده و روزهای آرام کرونایی تمام شده و مدارس در صورت فراهم نکردن امکانات و رعایتنشدن موازین بهداشتی از سوی دانشآموزان، مکانهای بسیار پرخطری هستند. طبق گزارشهای وزارت بهداشت، متناسبنبودن فضای کلاسها با تعداد دانشآموزان (پذیرش بیشازحد ظرفیت کلاس)، عدم رعایت فاصلهگذاری مناسب بین دانشآموزان، عدم رعایت چیدمان صندلی بر اساس فاصله، عدم رعایت استفاده از ماسک در بین دانشآموزان و کارکنان مدرسه، فراهمنبودن شرایط مناسب برای تهویه و جریان هوا در کلاسها و تجمع والدین در مقابل ورودی و خروجی مدارس به صورت مستند نشان میدهد که مراکز آموزشی ما جزء نقضکنندگان عمده شیوهنامههای بهداشتیاند. به همین علت است که مشاهدات معلمان از شهرهای کوچک و بزرگ نشان میدهد، طی چند هفته اخیر علائمی مشابه سرماخوردگی در دانشآموزان بروز کرده است.
گویا مدیران و معاونان مدارس به رغم اطلاع از این موضوع با اطمینان خاطر تأکید میکنند «اُمیکرون مثل یک سرماخوردگی است و نباید آن را جدی گرفت و باعث عقبافتادگی دانشآموزان از درس و مدرسه شد!» در کمال ناباوری برخی والدین نیز خطرات اُمیکرون را جدی نگرفته و فرزند خود را با عطسه، سرفه، بدندرد و گلودرد به مدرسه میفرستند. در نقطه مقابل، گروهی از والدین که از مخاطرات اُمیکرون و شرایط بهداشتی مدارس آگاه هستند، مانع حضور فرزند خود در کلاس درس شدهاند و این در حالی است که مدیران و ناظمان برای این دانشآموزان غیبت رد کرده و عدم حضور آنان را غیرموجه تلقی میکنند! البته از هنگامی که خطرات اُمیکرون و تاختوتازهایش جدیتر شده، برخی مدارس به مدت یک تا دو هفته تعطیل شدهاند اما اغلب مدارس همچنان به صورت حضوری فعالیت میکنند.
تفویض اختیار به استانها
صادق ستاریفرد، معاون تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزشوپرورش، درباره نحوه فعالیت مدارس به خبرگزاری ایسنا اعلام کرده، با توجه به تفویض اختیار صورتگرفته، استانداریها با همکاری شورای آموزشوپرورش استانها در این زمینه تصمیمگیری میکنند.
معاون وزیر آموزشوپرورش در پاسخ به پرسشی مبنی بر وضعیت مدارس تهران مطرح کرده، در شهر تهران چیزی که اعلام و ابلاغ شد، فعالیت ترکیبی بود. مقطع ابتدایی که هفته گذشته غیر حضوری بود و مقطع متوسطه که دانشآموزان واکسنزده بودند، به صورت حضوری و مجازی آموزشهای خود را دنبال کردند. ستاریفرد اضافه کرد، از این هفته هم فعالیت مدارس به همان سبک و سیاق پیش میرود؛ مگر آن که تصمیمات جدیدی اتخاذ شود. در شهر تهران این هفته، هم در دبستانها و هم دبیرستانها، آموزشها بهصورت ترکیبیحضوری - مجازی است.
فشار روحی و عاطفی والدین، آسیب کمی نیست
«محمدرضا نیکنژاد»، معلم و کنشگر عرصه آموزش، از مشاهدات خود به ما میگوید و با توجه به اظهارات متخصصان تأکید میکند، «سویه اُمیکرون بچهها را بیشتر درگیر میکند. فرزند خودم که کلاس هفتم است به دلیل حضور در مدرسه، به این سویه مبتلا شد و گر چه حالش خیلی بد نبود اما برخی از دانشآموزان بیماریهای زمینهای دارند و این موضوع نگرانکننده است. در این بین نگرانیهایی از بابت افت آموزشی هم وجود دارد و فقط هم مربوط به ایران نیست.
پس از غیرحضوریشدن آموزش، بین 40 تا 70 درصد افت تحصیلی را شاهد بودهایم و بالطبع این موضوع قابل چشمپوشی نیست. به همین دلیل برخی از مسئولان از جمله وزیر آموزشوپرورش بر آموزش حضوری تأکید دارند اما واقعیت آن است که سویه اُمیکرون شوخی ندارد. تا پیش از این جانباختگان روزانه ما به 19 نفر هم رسیده بود و در حال حاضر دوباره آمارها سه رقمی شده و همه این مسائل برای خانوادهها و معلمان دلهرهآور است. فقط هم بحث مرگومیر کودکان در میان نیست. این که وزیر آموزشوپرورش میگوید متخصصان مطرح کردهاند خطری متوجه دانش آموزان نیست، تأملبرانگیز است؛ چرا که کرونا پیامدهای گستردهای برای جامعه به دنبال داشته و در صورت ابتلای دانشآموزان باید هزینههای بیمارستان و به طور کلی مخارج درمان و فشار روحی و عاطفی والدین را هم در نظر گرفت و اینها آسیب کمی نیست. بنابراین فقط خطر مرگ را نباید جدی گرفت، خطر ابتلا هم تبعات دارد و برخی از والدین متأسفانه پولی ندارند تا بتوانند برای درمان فرزند خود هزینه کنند و این مسئله، آسیبهای درازمدت اقتصادی و عاطفی دارد.»
او به عنوان معلمی که در چند مدرسه پایتخت تدریس میکند، شرح میدهد: «میزان رعایت پروتکلها و توصیههای بهداشتی در مدارس متفاوت است. به عنوان مثال یک مدرسه با توجه به حساسیت مدیرش پیگیریهای لازم را دارد تا موازین بهداشتی رعایت شود و حتی با کمک والدین ماسک خریداری میکند تا اگر بچهها فراموش کردند، آنها را با ماسک راهی کلاس درس کند و الکل و تبسنج هم تهیه میشود اما مدارسی هم هستند که مدیرانشان حساسیتی در این زمینه ندارند و در پاسخ به انتقاد والدین و معلمان میگویند پولی برای تهیه ملزومات بهداشتی در اختیار ندارند.
به عنوان مثال در مدرسهای که خودم در آن تدریس میکنم و پروتکلها بهشدت رعایت میشود، اگر تب دانشآموزی بالا بوده یا دارای علائم سرماخوردگی باشد، حق حضور در کلاس درس را ندارد و باید به منزل بازگردد اما در مدرسه دیگری هم تدریس میکنم که مدیر آن، چندان نسبت به رعایت پروتکلها دغدغه ندارد و اخیرا دانشآموزی در کلاس حضور یافت که حال مساعدی نداشت و مدام سرفه میکرد و وقتی پرسیدم چرا با این حالت آمدی، گفت: «والدینم پافشاری کردهاند که باید به مدرسه بروی. چون ما جایی نرفتهایم که مبتلا به اُمیکرون شده باشی!» بنابراین مجبور شدم به معاون مدرسه گزارش کنم که اگر این دانشآموز را از کلاس خارج نکنید، درس نمیدهم و حتی تأکید کردم که نباید خانوادهها کمتوجهی و فرزند خود را با چنین علائمی راهی مدرسه کنند. بعد از این مسئله دو دانشآموز دیگر هم مبتلا شدند و برای یک تا دو هفته از چرخه آموزش حضوری کنار رفتند اما شاید تأثیر ابتلای معلم بیشتر باشد، چون 30 دانشآموز در یک کلاس درس تا مدتی که آموزگار درگیر بیماری است، از آموزش عقب میمانند.»
نیکنژاد این را هم اضافه میکند که بسیاری از مدارس ما دارای امکانات لازم برای رعایت فاصلهگذاری فیزیکی نیستند و با اشاره به اظهارات مسعود مردانی، عضو کمیته علمی کشوری مقابله با کووید-19، میگوید: «مقایسه مدارس ما با مدارس سایر نقاط جهان کار درستی نیست. آنها دارای امکانات و بودجه لازم برای اجرای پروتکلهای بهداشتی هستند و حتی پزشکان و پرستاران در مدارس حضور دارند اما در مدارس ما، فقط میتوان پنجرهها را باز گذاشت تا هوا جریان داشته باشد اما سایر پروتکلها امکان رعایت ندارد.»
این معلم که مدافع آموزش با کیفیت است، هیچگاه از تعطیلی مدارس دفاع نکرده اما میگوید: «باید با توجه به شرایط تصمیم گرفت. اگر چه آموزش حضوری بسیار بهتر از آموزش مجازی است و اگر چه سه تا هفت میلیون دانشآموز به دلیل نداشتن امکانات و عدم دسترسی به آموزش مجازی ممکن است از درس و مدرسه جا بمانند اما باید پیشتر، برای این دانشآموزان فکری میکردند و این وظیفه دولت است که شرایط لازم را برای آنها مهیا کند. ما اکنون اوضاع خوبی نداریم و باید آموزش را برای مدتی کوتاه به صورت مجازی ادامه داد. البته این مسئله به استانها سپردهشده، اما معمولا سلیقهای عمل میشود و برخی از مدارس در شهرها و روستاهای کوچک به رغم آن که پروتکلها در آن رعایت نشده، همچنان به شیوه حضوری ادامه میدهند. در صورتی که میتوان مدارس را تا رسیدن به قله پیک ششم و دو هفته بعد از آن به صورت سراسری تعطیل کرد، چون از ساختارهای اولیه تجربه لازم را کسب کردهایم و صدمات شیوه آموزش مجازی نسبت به گذشته کاهش یافته است. ما تردیدی نداریم که اولویت بر آموزش حضوری است اما وقتی شرایط لازم فراهم نیست میتوان برای مدتی کوتاه مدارس را تعطیل و شیوه غیر حضوری را دنبال کرد. هر چند مسئولان یا وزیر آموزشوپرورش مطرح کردهاند که مدارس در هیچ نقطهای از جهان تعطیل نشده، ولی در پیشرفتهترین کشورها نیز دست کم تعطیلی مقطعی مدارس اتفاق افتاده و ما هم میتوانیم برای مدتی کوتاه مدرسه را تعطیل کنیم و وقتی از میزان خطرات کاسته شد، آموزش حضوری را از سر بگیریم.»
کودکان، منتقلکنندگان بیماری
دکتر علیرضا ناجی، رئیس مرکز تحقیقات ویروسشناسی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، نیز شرایط خوبی را برای مدارس متصور نیست و به اذعان او، معمولا اظهار نظرها و دیدگاههایی که از سوی غیر متخصصان مطرح میشود، کاملا غیر علمی است؛ در حالی که اُمیکرون بهشدت اوج گرفته و کودکان را درگیر میکند.
ناجی در به روزنامه «رسالت» میگوید: «اطلاع داریم که وضعیت بیمارستانهای کودکان به چه صورتی است و حدود 20 درصد مبتلایان ما مربوط به کودکان است. فراموش نکنیم که اُمیکرون واریانت بسیار خاصی است و سرعت شیوع بسیار بالایی دارد و ایمنگریز است و حتی واکسنهای دز اول و دوم هر چند میتوانند تأثیر داشته باشند اما نسبت به واریانتهای قبلی، واکسنها بیشتر مورد چالش قرار گرفتهاند. در حال حاضر چارهای به جز تزریق دز بوستر نداریم و در کشور ما از آماری در حدود 13 تا 17 میلیون برای تزریق دز بوستر صحبت میشود ولی واکسنها نیز از نظر عملکردی با یکدیگر متفاوت هستند. ما برای آن که بتوانیم اُمیکرون را کنترل کنیم چارهای به جز ایجاد سکون نداریم و در کنار تشویق مردم برای تزریق دو دز واکسن و دز بوستر، باید به اقدامات غیر درمانی توجه کنیم. همان طور که در تمام آژانسهای بینالمللی بهداشت نیز بر این موضوع تأکید میشود که باید مردم را نسبت به رعایت شیوهنامههای بهداشتی تشویق کرد اما دولتها نیز باید پایبند به مباحث غیر درمانی باشند؛ چرا که موضوع قرنطینه هوشمند چیزی شبیه به شوخی بود و عملا دیدیم که امکان اجرای آن وجود نداشت و تعطیلی مدارس نیز تصمیم بسیاری دشواری است، چون وضعیت آموزش بسیار آشفته و درهم است اما میتوان مقداری طمأنینه داشت و چند ماه دیگر نیز آموزش را به شیوه غیر حضوری ادامه داد تا اُمیکرون نتواند کودکان ما را به میزان غیر قابل کنترلی طعمه کند. فقط بیماری کودکان نیست که باعث ناراحتی و تأثر ما میشود، بلکه کودکان، منتقلکننده بیماری هستند. اُمیکرون مثل سیل است که وقتی جاری میشود، افرادی که ایمنی ضعیفی دارند و دارای سن بالا و فاکتورهای خطر هستند، با توجه به ایمنگریزی بالای اُمیکرون، تحت تأثیر قرار گرفته و به همان نسبت در معرض خطر خواهند بود و به بیماریهای شدید مبتلا شده یا ممکن است دچار مرگومیر شوند.»
تسریع در تزریق واکسن به کودکان
ناجی در پاسخ به این پرسش که چرا در موضوع واکسیناسیون کودکان زیر 12 سال تعلل شده، میگوید: «بحث تعلل مطرح نیست بلکه اختلاف دیدگاه میان اعضای ستاد ملی مقابله با کرونا و آن چه در خبرها منتشر میشود ما را از این موضوع عقب انداخته است. در حال حاضر بهترین موقعیت است که به کودکان واکسن تزریق کنیم. نمیتوانم بگوییم کشورهای دیگر در واکسیناسیون کودکان بهتر از ما عمل کردهاند، چون مشکلات مربوط به این مسئله در همه جا وجود دارد اما میبینیم که بسیاری از کشورهای جهان مجوز مصرف را صادر کردهاند و تزریق واکسن کودکان برای آنها اهمیت دارد. به اعتقاد من، واکسنهای خوبی هم موجود است و سینوفارم و پاستووک سابقه خیلی خوبی دارند و میتوانند ایمنی مناسبی بدهند و از همه مهمتر آن که ما نیز به این واکسنها دسترسی مناسبی داریم. پاستووک یا سوبرانا به سه میلیون کودک در کوبا تزریق شده یا سینوفارم در کشورهای مختلف به کودکان تزریق شده است. ترجیحا باید واکسنهای پروتئینی و ویروس غیرفعالشده را تزریق کرد که سابقه واکسیناسیون کودکان را با این موارد داریم. به نظرم تصمیم مناسب و خوبی اخذ شده اما در اینجا وزارت بهداشت و صداوسیما باید مردم را نسبت به تزریق واکسن برای کودکان تشویق کنند و در بزرگسالان هم باید میزان تزریق دز بوستر بهسرعت افزایش یابد و حتی واجب است که دز بوستر را از سنین 12 سال به بالا اعلام کنیم.»
کووید هر چه جلوتر رفت، برای کودکان خطرناکتر شد
رئیس مرکز تحقیقات ویروسشناسی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در این رابطه که آیا سویههای بعدی ممکن است کودکان را بیشتر در معرض خطر قرار دهد، میگوید: «ما نمیتوانیم این موضوع را پیشبینی کنیم اما واقعیت آن است که کووید هر چه جلوتر رفت برای کودکان خطرناکتر شد. نه از این نظر که میزان مرگومیر را در میان کودکان مبتلا افزایش داده، بلکه منظورم این است که بیشتر آنها را درگیر کرده است. ما باید کودکان را به عنوان بخشی از جمعیت در نظر بگیریم که میتوانند باعث انتقال بیماری به اطرافیان خود شوند؛ اطرافیانی که ممکن است دارای فاکتورهای خطر باشند. بنابراین کودکان را باید از چند جهت مورد توجه قرار داد. اول این که هدف کووید هستند، دوم این که منتشرکننده بیماریاند و سوم این که به عنوان جمعیتی که اگر بخواهیم به آن ایمنی جمعی برسیم، حتما باید بیماری را در آنها کنترل کرده و واکسینه شوند. از طرفی باید بپذیریم که در بین کودکان مبتلا به اُمیکرون، مرگومیر هم اتفاق میافتد یا ممکن است به بیماریهای شدید دچار شوند. از طرفی نمیدانم که ما چقدر این امکان را داریم تا در شهرهای مختلف اقدامات درمانی لازم را برای کودکانی که به نوع شدید بیماری دچار میشوند، فراهم کنیم. در هر صورت با توجه به روندی که در تکامل واریانتهای کووید رخ داده، باید منتظر بدترشدن واریانتهای بعدی باشیم و بسیار سادهلوحانه است اگر تصور کنیم که واریانتها تمام شدند. ما هر بار که با واریانتی مواجه میشویم همین ادعا را داریم که ویروس ضعیف شده اما به تجارب خود تکیه نمیکنیم. لذا عاقلانه این است که سناریوهای بسیار بد را در نظر بگیریم و آمادگی لازم را برای یک مبارزه خوب داشته باشیم.»